ادّعاى عدم تواتر «حديث غدير»!!
ابن حزم اندلسى و بعضى از پيروانش قائل به عدم تواتر «حديث غدير» مى باشند، و نيز از متأخّرين، شيخ سليم بشرى مالكى مصرى، در نامه اى كه به سيّد شرف الدّين عليه الرّحمة مى نويسد، چنين مى نگارد:
شما شيعيان قائليد به اينكه امامت اصلى از اصول دين است، و شكّى نيست كه اصول دين جز با اخبار متواتر يا دلائل قطعى ثابت نمى شود، و ما در تواتر «حديث غدير» با شما موافق نيستيم، نتيجه اينكه: امامت على با حديث غدير ثابت نمى شود.
و البتّه اين اشكال، اشكالى است اساسى، امّا در صورتيكه نفى تواتر «حديث غدير» تمام باشد، ولى أوّلاً: حديث غدير نزد شيعيان از متواترات قطعيّه است. و ثانياً: اينان با تصريح افرادى چون: ذهبى، ابن كثير، ابن جزرى، سيوطى، كتّانى، زبيدى، متّقى هندى و شيخ على قارى بر تواتر «حديث غدير» چه خواهند كرد؟!
امّا ابن حزم اندلسى حالش در نصب عداوت اهلبيت عليهم السّلام و دشمنى با شيعيان و انكار فضائل خاندان نبوّت اَظْهَرُ من الشّمس و اَبْيَنُ من الأَمْس است، و در احوالات او تصريح كرده اند به اينكه او از نواصب است، و نيز مى گويند: شمشير حجّاج بن يوسف ثقفى (در دشمنى با على عليه السّلام) با زبان ابن حزم گويا دو برادرند كه از يك مادر زاده شده اند، و شقى تر از ابن حزم، كسانى هستند كه از ابن حزم تبعيّت كرده و اباطيل و خُزَعْبلات اين شخص ناصبى را مستند آراء خود قرار داده اند، ضيق مجال وضع اين رساله از استرسال عنان كلام جلوگيرى مى كند.
پس با اعتراف بزرگان پيشوايان اهل سنّت به تواتر «حديث غدير» اشكال به تواتر اين حديث شريف نيز از كار افتاد.
منو