پرسش
من پنج سال پیش با فردی که استاد دانشگاه بود آشنا شدم و سه سال در حد تلفن و چندین بار دیدن با هم رابطه داشتیم، او با علاقه به من پیشنهاد داد، من اول هیچ حسی به او نداشتم اما به مرور زمان به او علاقه مند شدم، بعد از مدتی به خواستگاری ام آمد اما فردای آن روز با این بهانه که مادرش گفته بود چون خواهر کوچکترم ازدواج کرده پس من یک نقصی دارم که تا الان ازدواج نکردم و چون فهمیده بود که با هم دوست بودیم مخالفت کرد و پسرش هم اصلا پافشاری نکرد، الان ازدواج کرده و صاحب فرزند شده. من در این مدت دو سال داغون شدم. نمی دانم چرا در این مدت هر چه دعا می کنم برآورده نمی شود، چه کنم که از غصه رها شوم و موقعیت خوب برای ازدواج برایم به وجود بیاید؟
پاسخ
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله
بسمه تعالی
السلام علیکم
بی جهت نیست که در شرع مقدس از این گونه ارتباط نهی شده، فعلا به خدا برگردید و امید را از غیر او قطع کنید و توسل به امام زمان که واسطه همه خیرها و برکات است داشته باشید و این ذکر را مرتب بگوئید «حسبنا الله و نعم الوکیل»

منو