بررسى و نقد حديث
اين حديث هم از نظر سند و هم از نظر متن، جعلى و ساختگى است.
1 . سند حديث
از نظر سند ـ با چشم پوشى از راويان ديگر آن ـ فقط به اظهار نظرهاى راوى شناسان درباره احمد بن عبدالرحمان بن وهب مصرى مى پردازيم.
ابن عدى درباره او مى گويد: همه بزرگان مصر احمد بن عبدالرحمان را از نظر نقل حديث ضعيف مى دانستند.
ابن يونس درباره او مى گويد: نمى توان به حديث احمد بن عبدالرحمان استدلال و احتجاج كرد.
ابن حبّان مى گويد: احمد بن عبدالرحمان در پايان عمرش به ذكر احاديث ناشناخته پرداخته است.1
گفتنى است كه احمد بن عبدالرحمان مصرى، حديث مذكور را از عمويش نقل كرده است!!
2 . متن حديث
در بررسى متن حديث فقط به گفتار ذهبى بسنده مى شود. ذهبى پس از نقل سخن حاكم نيشابورى، چنين مى گويد:
به نظر من احمد بن عبدالرحمان به ذكر احاديث ناشناخته پرداخته و از كسانى است كه مسلم نيشابورى به خاطر نقل احاديث او در صحيح، مورد نكوهش قرار گرفته است. يحيى نيز هر چند ثقه است، اما او را از نظر نقل حديث تضعيف كرده است.
از اين گذشته، اگر اين حديث صحيح باشد، تصريحى در خلافت ابوبكر، عمر و عثمان خواهد بود.
اما اين حديث به هيچ عنوان صحيح نيست؛ زيرا عايشه در آن هنگام هنوز با پيامبر صلى اللّه عليه وآله ازدواج نكرده بود؛ بلكه در سنين كودكى و در خانه پدرش به سر مى برد. به همين جهت اين سخن وى نشان گر بطلان حديث است.
آن گاه ذهبى سخن حاكم نيشابورى را چنين نقل مى كند: اين حديث از محمد بن فضل بن عطيه، مشهور شده و به همين جهت به آن اعتنايى نشده است.
ذهبى در ذيل سخن حاكم مى گويد: به نظر من ابن عطيه فرد متروكى است.2
1 . ميزان الاعتدال: 1 / 253 و 254.
2 . تلخيص المستدرك على الصحيحين: 3 / 97.