بسم الله الرحمن الرحیم
آیه دوم، آیه نفر است که در کتب به این ترتیب پیش رفتند که به آیه نفر خواستند استدلال کنند بر حجیت خبر واحد.
بنده در دوره قبل الآن یادم نیست که این مطلبی را که الان میخواهم عرض کنم گفته ام یا خیر
مطلبی را میخواهم عرض کنم که میتواند تفسیر باشد برای آیه نفر تا یک اندازه ای و از آن طرف درسی باشد برای ما طلبه ها سؤال میشود که اساسا حوزه علمیه یعنی چه؟ شما میآیید این جا جمع میشود چکار میکنید؟ شما که درس میخوانید در عین حال کار و کسب هم داشته باشد هم کار کنید و هم درس بخوانید چرا فقط درس میخوانید و شهریه میگیرید؟ و کسانی که حوزه ها را تأسیس کرده اند چرا در حوزه علمیه حضور و غیاب گذاشتهاند؟ چرا گزینش و مصاحبه نگذاشته اند؟ چرا امتحان و نمره نگذاشته اند؟ چرا درس اخلاق نگذاشتند در حوزه علمیه آن کسانی که تأسیس کردند حوزه های علمیه را از این امور غافل بودند یا نه غافل نبودند و در عین حال حوزه علمیه درش باز و هر کس میآید وارد بشود بدون حضور و غیاب و درس اخلاقی برای طلاب و نه گزینش و مصاحبه ای و امثال ذلک این چطور شده است؟ و شما اساسا چکار میکنید؟ یک توضیح المسائل است که ما هم بلدیم شهریه و سهم امام را به چه مناسبت به شما بدهیم چرا ما خرج نکنیم؟ اصلا حوزه چه مقوله ای است آیه دارید روایتی دارید؟
آیه مبارکه نفر: وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون (122 توبه)
دقت کنید که این آیه دو قسمت میشود یک قسمت و ما کان المؤمنون لینفروا کافة است نگاه کنید در قرآن مجید، این و ما کان مکرر ذکر شده است مثل: ما کان الله لیضیع ایمانکم و این ما کان یعنی اینچنین نیست اینچنین نمیشود این نباید باشد حال هر طور که به فارسی تعبیر بشود. ما کان المؤمنون لینفروا کافة یعنی از مؤمنین خواسته نشده است که همه آنها نفر کنند و این معنایش چیست؟ هر مؤمنی که مکلف باشد باید معرفت داشته باشد به اصول دینش و بایستی علم داشته باشد به احکام دینش نسبت به اصول باید معرفت داشته باشد تا معتقد بشود و نسبت به فروع دینش باید عالم باشد تا عمل بکند پس بنا بر این آن کسی که مغازه قصابی آهنگری و امثال ذلک دارد و کسانی که در رشته های دیگر مشغول درس هستند همه مؤمن هستند هم باید معارف دینی را در اصول و فروع بدانند حال چه کار باید بکنند؟ یعنی همه این کسبه و دکتر ها و رشته های مختلف و کسانی که حرفه ای دارند کارشان را تعطیل کنند تا یاد بگیرند؟این گونه که اختلال نظام لازم میآید و لذا ملاحظه میکنید که همانگونه که در جامعه طب و هندسه و قصاب و آهنگر و نجار و بناء لازم است همه به دنبال آن نمیروند بلکه عده ای میروند تا امور جامعه بچرخد و اگر هم واجب باشد واجب کفائی میشود در امور دینی هم همین طور است بنا بر این خواسته نشده است و شدنی نیست که همه مؤمنون نفر کنند پس چه کار باید کرد؟ قسم دوم ایه: فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین
نفر یعنی چه؟ نفر در لغت عرب اگر آن را به فارسی ترجمه کنیم (نمیدانم دقیق است یا خیر) یعنی خیز برداشتن یعنی که انسان به یک طرف با یک اراده قویه ای و با هدف خاصی برای کاری به طرفی حرکت کند و در قرآن واژه نفر متعدد و مکرر آمده است مثلا میگویند نفر إلی الحرب که به معنای بسیج شدن به سوی میدان جنگ است خوب همه مکلف به این کار نیستند پس عده ای بروند در یک جایی جمع بشوند برای چه؟ لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یحذرون . لام در این آیه لام غایت است و هدف نفر را مشخص میکند یعنی نفر به جهت تفقه در دین است و تفقه بالاتر و دقیق تر است تعلم است و این مترادف نیستند تفقه یعنی عمقی کار کردن و وقت و فکر گذاشتن و تمرکز پیدا کردن که انسان در آن جا بماند و کار کند تا دین را بفهمد دین چیست؟ دین گفته اند که سه پایه دارد یک پایه اصول دین است یک پایه فروع دین است و پایه سوم اخلاق است و اخلاق جزء دین است بنا بر این باید تفقه در دین پیدا کنیم یعنی هر سه بعد دین را بفهمیم این بفهمیم به قول امروز یعنی تخصص پیدا بکنیم حال که برای این جهت آمده ایم مکانی لازم است یا خیر؟ یک جایی باید سکونت داشته باشیم مأکل و مشربی لازم است یا خیر؟ استادی باید تدریس کند یا خیر؟
این سکونت باید از امام زمان تأمین بشود به دلیل این که این عده ای که از شیراز یزد اصفهان خوزستان و بلاد مختلف آمده اند به قم لیتفقهوا فی الدین برای خدا آمده اند تا احکام و اصول و فروع دین و اخلاق را به نمایندگی از قوم و قبیله خود تفقه پیدا کنند (لکل فرقة منهم طائفة یعنی از هر کجا چند نفری بیایند) غایت تفقه است پس دین الان که به دست امام زمان است باید با اموال امام زمان این آقایان اداره بشوند تا تفقه در دین پیدا کنند پس مسکن و مأکل و مشرب آنها باید از پول امام زمان باشد نه از مؤسسه و ارگان و جایی دیگر. بلکه زندگی اینها از پول امام زمان تأمین بشود و اینها باید تمام وقت در اینجا بمانند تا در اسرع وقت تفقه پیدا کنند چون آنها در انتظارند که این افراد بازگردند و برای آن ها برنامه بگذارند «و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم» و لذا است که در طول تاریخ تشیع این گونه بوده است که حوزه های علمیه به توسط همین مردم از وجوهات یا از پول های شخصی خودشان اداره میشده است آن آقایی که آقا زاده اش را فرستاده است اینجا که تفقه در دین پیدا کند برنج و روغن و حبوبات هم میفرستاد که این آقا زاده در این جا در مضیقه نباشد لباس میفرستاد که سریعتر تفقه در دین پیدا کند و باز گردد به آن قبیله (لعلهم یحذرون) حال آن جوانی که پا شد از مناطق مختلف به حوزه علمیه آمد و به این قصد آمد آیا حضور و غیاب لازم دارد ؟ آیا از درس بی جهت غائب میشود؟ برای خدا و به عنوان یک تکلیف شرعی آمده است آیه مبارکه امر مؤکد میکند پس برای خدا و برای تفقه در دین و به عنوان تکلیف شرعی آمده است آیا او از درس غائب میشود؟ آیا این آقای محصل به جای مطالعه کتاب روزنامه مطالعه میکند؟ آیا او غائب از درس میشود و خوش گذرانی میکند؟ آیا این محصل اهل غیبت و تهمت و افتراء به این و آن است؟ کسی که مسکنش و مأکلش و لباسش و کل وقتش ملک امام زمان است در چنین شرائطی که معقتد است که حضرت شاهد و ناظر هستند و من را میبینند با این اعتقاد این شخص غیبت میکند؟ تهمت میزند؟ آیا درس اخلاق لازم بود برای من؟ حضور و غیاب لازم بود؟ عینا مثل این میماند که من رفته ام به مکه برای اعمال حج کسی که حرکت میکند از خراسان به قصد آن که اعمال حجش را در آن دیار مقدسه بیاورد هر آن خودش را در محضر خدا میبیند آمده است آن جا ممکن است در عبادات و طوافش کمکاری کند؟ ممکن است به جای حضور در مسجد الحرام در قهوهخانه برود بنشیند؟ این کار را نمیکند چون اصل حرکت او برای خدا و انجام وظیفه بوده است کسی هم که به حوزه علمیه میآید به این قصد میآید نه برای امرار معاش و دنیا و رسیدن به مقام . آمده است برای لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یحذرون. آن آقایان چشم انتظارند که برگرد و به ما یاد بده آن چه را که یاد گرفته ای پس از این آیه چند مطلب با این بیان در آمد؟
یکی از مطالب همین است که قوم و قبیله ما منتظر هستند و یکی آن که سریعا به تفقه برسیم چون آنها میخواهند احکام و اصول دین خود را درست کنند من باید برای آنها منبر بروم حوزه عملیه برای این جهت تأسیس شده است حوزه علمیه برای دو امر تأسیس شده است الأمر الأول حفظ دین که مبادا در دین کم و زیاد بشود. ثانیا تعلیم و نشر این دین حالا هر یک از ماها باید به احوالات خودمان مراجعه کنیم و ببینیم آیا واقعا مصداق این آیه مبارکه هستیم آیه واقعا به این قصد آمدهایم؟ اگر این قصد را نداشته ایم از حالا به بعد پیدا کنیم اگر قصدمان ضعیف بوده است آن را تقویت کنیم آقایانی که در اینجا هستند والدین و قوم و قبیله و بلاد آنها منتظرند الان شهرها از علما خالی شده است چه کسی باید خلأ علما را پر کند؟ ملاحظه ای بکنیم و مراجعه ای کنیم در احوالات خودمان و ببینیم که چکاره هستیم این آیه مبارکه بود و این هم مفاد این آیه به طور کلی و به معنای خاص که مربوط به خود آن میشود انشاء الله فردا وارد بحث میشویم که چگونه از آیه نفر استفاده حجیت خبر واحد میشود
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
منو