جمعی از طلاب فعال در عرصه تبلیغ صبح پنجشنبه ۷ / ۱۰ / ۱۳۹۱ با حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی مد ظله العالی دیدار داشتند، در این جلسه معظم له به اهمیت حدیث ثقلین اشاره و فرمودند: حدیث ثقلین حدیثی است که بیش از ۵۰۰ مدرک و منبع در بین کتب حدیثی، تفسیری و حتی لغت دارد و حدود ۴۰ صحابی این حدیث را نقل کرده اند.
ایشان در ادامه افزودند با قرآن و عترت بودن یعنی اینکه تمام شریعت از اصول دین، فروع دین یعنی حلال و حرام و آداب و سنن و اخلاق را باید از قرآن و عترت اخذ کنیم.
ایشان با اشاره به داستانی اهمیت بیان این حدیث را اینگونه مطرح فرمودند که وقتی حضرت آیت الله العظمی بروجردی (اعلی الله مقامه الشریف) دار التقریب را در قاهره مصر تأسیس کردند، جزء کارهای مهمی که در آنجا انجام شد چاپ و نشر جزوه ای بود به نام حدیث ثقلین که آقای شیخ قوام وشنوه ای نوشته بودند و بازتاب خوبی داشت.
متن کامل سخنرانی حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی (مد ظله العالی) در جمع طلاب فعال در عرصه تبلیغ:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، والصلاة والسلام علی خیر خلقه وأشرف بریّته، محمدٍ وآله الطاهرین ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین. قال الله عز وجل: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّابًا رَحيًما)؛ (سوره نساء، آیه 64) این آیه مبارکه مفید توسل هست و خیلی هم ظرافت دارد آیه مبارکه. (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) اینکه انسان به خودش ظلم بکند، حتی کمترین معصیت ظلم است، حتی گناهان صغیره ظلم هستند در حد خودشان. بنابراین حتی در ظلمهایی که به نظر نمی آید انسان باید استغفار کند و روایات هم در این زمینه داریم، که انسان نباید استثغار کند ذنب را، که خود استثغار ذنب، لعل خودش گناه کبیره باشد، اجمالاً اگر انسان کمترین ظلم در حق خودش بکند ولو کمترین گناه که صدق می کند به عنوان ظلم، باید استغفار کند اما آیه مبارکه می فرماید: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ )بیایند خدمت رسول خدا، بیایند آنجا با فاء تفریع، فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ استغفار در حضور رسول الله باشد، طلب مغرفت از باریتعالی در حضور رسول الله باشد، و این کافی نیست، (وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ) و از رسول الله درخواست کنند و بخواهند که او هم برای آنها استغفار کند، آن وقت جواب لو، (لَوَجَدُوا اللهَ تَوّابًا رَحيًما)؛ این قرآن، و از آن طرف ما از خود قرآن باز استفاده می کنیم که اساساً توسل یک امر ارتکازی است، از خود قرآن استفاده می کنیم که توسل یک امر ارتکازی است اصلا، از کجای قرآن؟ داستان اولاد یعقوب، کسی به اینها نگفته بود که بروید از پدرتان بخواهید تا برایتان استغفار کند، خودشان آمدند، (یا أبانا إستغفر لنا)؛ (سوره یوسف، آیه 97) این امر امر ارتکازی است، خوب چرا خودشان مستقیما استغفار نکردند، از خداوند متعال طلب مغفرت نکردند؟! معلوم می شود توسل به سراغ یک شریف و عزیز و وجیه رفتن و او را واسطه قرار دادن امرٌ ارتکازیٌ؛ نداریم در قرآن که کسی به آنها گفته بود، داریم؟ من یادم نمی آید! بلکه می توانم ادعا کنم که توسل حتی در حیوانات هم هست و امری است غریزی که ما داریم در روایات که حیوانات متوسل شدند به ائمه علیهم السلام ، روایت داریم. و بعضی از این روایات سنداً معتبر هستند که امام رضا علیه السلام نشسته بودند، پرندهای آمد، خیلی سر و صدا کرد، حضرت فرمودند به کسی که نشسته بود آنجا، که این چوب یا شلاق بوده حضرت به او فرمودند این را بگیر دستت و برو ماری که آمده به سراغ لانه این حیوان را دفع کن و یا به قتل برسان مثلاً، این آمده پناه آورده و دارد شکایت می کند این پرنده؛ خوب توسل یک امری است که اگر روایات وارده در کتب خودمان حالا در کتب دیگران هم باید تفحص بکنیم ببینیم من الان مستحضر نیستم که آيا حیواناتی آمدند و متوسل شدند به پیغمبر اکرم یا به یک امامی و یا ولی از اولیاء خدا باید بگردیم تفحص کنیم، الان من مستحضر نیستم، ولی در روایات ما هست، اجمالاً توسل این چنین هست، و من معتقدم وهابیها که با توسل مبارزه می کنند اساساً نه با توسل مبارزه می کنند، اینها مبارزهشان فی الواقعه با متوسلٌ به است. اینها نمی خواهند در جامعه مسلمین کسانی وجود داشته باشند که در اعتقادات مسلمین اینها شأنی عندالله داشته باشند، اینها فی الواقعه دشمنی است با خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله، دشمنی است با ائمه اطهار، دشمنی است با اولیاء خدا؛ نه اینکه تصور بکنید که یک عقیدهای است که حالا اینها صاحب یک مکتبی هستند، ابداً اینطور نیست، چه مکتبی و چه اعتقادی در مقابل قرآن مگر می شود ارزش داشته باشد و عرض اندام کند در جامعه مسلمین، اینها اغراض دیگری است. و الا قرآن مجید همچنان که در موارد کثیره امر کرده به استغفار، خوب در اینجا هم امر می کرد به استغفار، این آیه برای چی آمده، (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ)؛ بنابراین در کمترین امر از امور در کوچکترین گناه از گناهان باید متوسل بشویم به پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و او را واسطه قرار دهیم و از آنجایی که ادله کثیره داریم، کتاباً و سنّةً، شیعتاً وسنّةً بر اینکه پیغمبر اکرم ارجاع دادند امت را بعد از خودشان به اهل بیتشان و در این جهت هم اهل بیت با پیغمبر اکرم شریک هستند که انسان برود نزد امامی از ائمه اهل بیت علیهم السلام و در آنجا حاجتی را بخواهد، متوسل شود که به توسط سنت دایره آیه مبارکه را توسعه بدهیم، چون اهل بیت بقاءً وجود رسول الله هستند، باز در اینجا نکتهای را یکی از مفسرین بزرگ اهل سنت دارد که انصافاً جالب است که خوب است تذکر دادنش و من این مطلب را از او استفاده کردم که انسان باید مطلبی را از کسی استفاده کرده باشد، انصاف داشته باشد و بگوید که از چه کسی استفاده کردم، این نظام الدین نیشابوری است در ذیل آیه مبارکه (وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللهِ وَفيكُمْ رَسُولُهُ) چگونه می شود که شما بعد از ایمان برگردید و کافر شوید و حال اینکه آيات خدا در بین شما تلاوت می شود (وَفيكُمْ رَسُولُهُ) رسول خدا حافظ امت است از گمراهی (وَفيكُمْ رَسُولُهُ)، (وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ) چگونه می شود با وجود قرآن مجید که اگر (تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللهِ) مقصود خود قرآن باشد (وفیکم تتلی علیکم آیاته) قرآن مجید در بین شما هست (وفیکم رسوله) چگونه می شود کافر شوید و حال اینکه چنین امانهایی دارید که شما را حفظ می کند از ضلالت و گمراهی و کفر، قرآن و رسول الله خوب اینجا سؤال پیش می آید که رسول الله صلی الله و علیه وآله از دنیا رفتند و وجود فیزیکیشان نیست، آن وقت نظام الدین نیشابوری می گوید که در اینجا به اهل بیت ایشان باید رجوع کرد و تا وقتی اهل بیت هستند و قرآن هست مردم کافر نمی شوند، این کلام نظام الدین نیشابوری است، مفسّر سنی است، او می گوید به اینکه نور رسول الله و حقیقت پیغمبر اکرم، حقائق پیغمبر اکرم نزد اهل بیتش محفوظ است و اهل بیت ایشان هم هستند و فیکم رسوله، کلمه رسول را در اینجا توسعه می دهیم، کما اینکه در اصول یادتان هست دیگر، در بحث خبر واحد استدلال می کنند به آیه مبارکه ( وَما كُنّا مُعَذِّبينَ حَتّى نَبْعَثَ رَسُولاً) (سوره اسراء، آیه 15) رسول را در آنجا، نگاه کنید رسائل را حتماً یادتان هست، رسول را به معنای حجت می گیرند اعم از شخص رسول الله پیغمبر اکرم و یا هر حجت دیگری من الائمة المعصومین علیهم السلام، این نکته جالبی است مراجعه کنید به تفسیر نیشابوری که هم جداگانه چاپ شده و هم همراه تفسیر قَمَری چاپ شده که ما داریم، اجمالاً اینچنین است توسل امری است ارتکازی، اگر قرآن مجید مورد قبول وهابیون هست که ادعا می کنند و اساساً سنگ قرآن را به سینه می زنند وکأنّه ما شیعیان اهل قرآن نیستیم و اصلاً ما را متهم می کنند به اینکه شیعیان کاری با قرآن ندارند، نه قرآن را می خوانند و نه حفظ می کنند و نه تفسیرش را بلد هستند، حتی قائل هستند به تحریف قرآن، نه اصلاً قائل هستند به اینکه قرآن دیگری است و این قرآن!! همه این اتهامات برای چی است؟ می خواهند بگویند ما اهل قرآن هستیم، بسم الله این قرآن که ما از آن دلیل آوردیم. نه مطلب چیز دیگری است، دشمنی است با خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم اینها کسانی هستند که اتباع معاویه هستند، خوب دیدید دیگر معاویه می گفت کاری باید بکنم که اسم پیغمبر اکرم از اذان برداشته بشود، لا والله الا دفناً دفنا، اینها با خود پیغمبر اکرم دشمنی دارند، با خود اولیاء خدا دشمنی دارند، حتی اولیایی که نزد اهل سنت مورد قبول هستند و نزد ما مورد قبول نیستند، خوب با آنها هم بد هستند، و حال اینکه همه فرق برای خودشان اولیایی دارند، این مکتب نیست، این مذهب نیست، این یک حزبی است، یک گروهی است، یک جریانی است که تأسیس شد و تشکیل شد که قطعاً در مؤسستان اساتید برایتان گفتند و می گویند و مطالعه هم کردید و می کنید، داستان چیز دیگری است. و ما تشکر می کنیم از حضرت آیت الله العظمی آقای مکارم و از مسئولین این مؤسسه و مدیران و اساتید و از جناب آقای فرمانیان که به هر حال این کار را به عهده گرفتند و از خود آقایان تشکر می کنیم که این کار را به عهده گرفتید، این کار بسیار کار ضروری است در این زمان، ضرورتش و اولویت این کار اصلاً قابل بحث نیست و به عنوان یک تکلیف الهی، شما را نمی دانم حج مشرف شدید، عمره مشرف شدید یا نه؟ اگر همه مشرف نشده باشید بعضیهایتان مشرف شدید، اگر هم هیچ کس از شما مشرف نشده از قول آن کسانی که مشرف شدند شنیدهاید که در بقیع و در غیر بقیع، عمدتاً در بقیع می بینید یک افغانی فارسی صحبت می کند با حجاج فارسی زبان، یک هندی با هندیها، یک آفریقایی به زبان خودشان، یک عرب با زبان عربی، اینها را می برند آنجا تربیت می کنند از کشورهای مختلف با برنامه، البته برای من یک موقع آمار آوردند خدا می داند چقدر سؤالها، هزارها در این دورههای گمراهی و ضلالت افراد را از کشورهای مختلف بر می دارند می برند آنجا اینها را یاد می دهند منتشر می کنند در بلاد، آن وقت ما یک کار منسجمی که در مقابل آنها افرادی تربیت بشوند حقایق گفته بشود، شبهات دفع بشود، این کار خیلی ضرورت دارد و این مرحله اولی است که آقایان در این مثلاً 20 نفر کمتر یا بیشتر، نه باید دورههای مکرر و با امکانات بیشتر و افراد بیشتر، الحمدلله حوزه علمیه فضلای فراوانی هستند که می توانند تخصص در این جهت هم پیدا بکنند و این به عنوان یک وظیفه باید به أحسن وجه برگزار بشود و البته مطلبی که بنده در اینجا می خواهم تذکّر بدهم این است که وهابیها چند مسئله بیشتر ندارند، مسئله توسل هست و شفاعت هست و زیارت قبور و بناء علی القبور و این مسائل، ولکن آنچه که ما با آنها بحث داریم مباحثی است که بر می گردد به توحید، بر می گردد به مبدأ و معاد، مباحثی است که بر می گردد به امامت و ولایت و درست است که بنا است آقایان در این قسمت اجالتاً تخصص پیدا کنند در این دوره و این مؤسسه ولکن مباحث امامت بالخصوص که مرکز اختلاف است بین ما و آنها، چون وهابیها بالاخره قائل هستند به امامت شیخین دیگر، بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله، در آن جهت باید کار شود که ادله آنها، شبهات آنها، نسبت به ادلة ما و کیفیت بحث ما با آنها، در مورد آنچه که استدلال می کنند و آن باز یک عالم دیگری است که وسیع تر است از این چند مسئله، که اینها ما به الامتیازشان است از سایر فرق و الا در مسئله امامت و ولایت و مبانی اعتقادی توافق نظر دارند با جمهور اهل سنت، خداوند متعال شماها را در این مسیر ثابت قدم بدارد و توفیق بیشتری عنایت کند و هر یک از شماها باز به سهم خودش در آینده می تواند دورههایی را در این زمینهها تشکیل بدهد و بحث فقط این نیست که با وهابیهای خارج از کشور می خواهیم مقابله کنیم، نه، طوری شده متأسفانه و در اثر این امکاناتی که امروزه در اختیار هست طوری شده که در داخل کشور هم بعضی از حرفهایشان و شبهاتشان وجود دارد و احیاناً تحت تأثیر قرار داده بعضیها را، که بایستی در داخل کشور هم فعالیتهایی انشاءالله داشته باشیم. خداوند متعال همه ما را در مسیر حق در مسیر قرآن و عترت ثابت قدم بدارد و موفّق بدارد تا بتوانیم به وظایفمان به أحسن وجه قیام بکنیم و مورد عنایت و لطف و دعای ائمة اطهار و حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده باشیم. والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته.