متن بیانات حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی (مدظله العالی) در درس خارج به مناسبت ایام فاطمیه.
ایام، ایام فاطمیه است و ما وظیفه داریم مطالب متعلّق به صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به مردم برسانیم.
این را من با کمال صراحت عرض میکنم؛ این وظیفه و تکلیف است و هر کسی که قادر و متمکّن باشد، قضایای صدیقۀ طاهره را و صدر اسلام را به آنجوری که به ما رسیده است از روی منابع معتبر، از کتب فریقین، بتواند به مردم برساند و نرساند مؤاخذه میشود.
رساندن هم یک وقت به منبر است، یک وقت به درس است، یک وقت به تألیف کتاب است، به هر نحوی.
ما قضایای متعلق به صدیقه طاهره و صدر اسلام را اگر نگوییم به مرور زمان فراموش میشود، اگر فراموش شد، مذهب فراموش میشود، به صراحت عرض کنم، و این عرایضی که الآن میگویم از قول من نقل کنید.
قضایای صدر اسلام را به آنجوری که در منابع آمده، منابع معتبر، از کتب فریقین، آنهم با متانت به عنوان یک واقعیاتی که در اعتقاد ما دخیل است آن واقعیات، صرفاً تاریخ نیستند که بدانیم و یا ندانیم مهم نیست، واقعیاتی هستند که در اعتقاد ما دخیلند، البته باید از منابع به طور دقیق نقل شود و به طور متین نقل شود، با متانت، لزومی ندارد با سب و شتم، این مطالب گفته شود در ملأ عام، لزومی ندارد.باید گفته شود، باید نوشته شود، باید نقل شود، چون مربوط است به اصل مذهب، نقل نشود مذهب از دست میرود، این را که عرض میکنم بعد از 50 60 سال کار در این امور عرض میکنم.
ما موظفیم مثل نماز که باید بخوانیم باید این قضایا را با این خصوصیاتی که عرض کردم باید بگوییم یا باید بنویسیم یا باید بالای منبر به مردم تبلیغ کنیم، ایمان مردم باید تقویت شود به اهلبیت (علیهم الصلاة والسلام) و مردم باید مظلومیت اهلبیت را بدانند، و این واقعیات باید به مردم برسد، که عرض کردم چه اثری دارد.
حالا صدیقۀ طاهره چه کردهاند، صدیقۀ طاهره کارشان، کاری بود که از امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم برنمیآمد. صدیقۀ طاهره مطالبی گفتند که در آن شرایط از امیرالمؤمنین نمیشد شنیده شود، اینکه بعضی از جوجه وهابیها مطرح میکنند در این فضاهای مجازی که امیرالمؤمنین با آن شجاعتشان چرا گذاشتند که اینچنین شود، این یا جهل است و یا تجاهل، این حرف نقد میشه به آوردن خانواده سیدالشهدا(علیه السلام) به کربلا ، سیدالشهدا که میدانستند که به شهادت خواهند رسید خانواده را برای چه آوردند، با علم به اینکه چه خواهد شد، حضرت زینب (سلام الله علیها) را برای چه آوردند، آن زمان از ایشان سؤال شد چون نمیدانستند که عواقب امور چیست؛ ولی سیدالشهدا که میدانستند، بعد از 15 قرن ما فهمیدم و دانستیم که سیدالشهدا باید حضرت زینب را میآوردند، تحقیقاً اگر حضرت زینب نیامده بودند و این داستان اسارت نبود، تحقیقاً واقعۀ کربلا به دست فراموشی سپرده شده بود. اینی که میگویم تحقیقاً، تحقیق کردم و گفتۀ بنده سند باید باشد برای شما . این را به صراحت عرض میکنم. این قدری که من کار کردم شماها نکردید. این که چرا حضرت زهرا آمدند دم درب و امیرالمؤمنین با آن همه شجاعتشان چرا نیامدند دفاع کنند چرا اجازه دادند حضرت زهرا بروند این نقد میشود به اینکه حضرت زینب را سیدالشهدا خودشان به دست خودشان کلّ این مسیر را آوردند با علم به اینکه چه خواهد شد.
و امّا حالا، حلّش به این است، هم در قضیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها) هم در قضیۀ حضرت زینب (سلام الله علیها) حلّش به این است، که از صدیقۀ طاهره در آن ایام و از حضرت زینب در این ایام بعد از عاشورا، اموری سر زد، مطالبی گفتند که از امیرالمؤمنین در آن ایام ساخته نبود، از امام سجاد (علیه السلام) در این ایام ساخته نبود، شما مقایسه کنید خطبۀ امام سجاد را در شام با خطبۀ حضرت زینب (سلام الله علیها) در مقابل یزید، مقایسه کنید ببینید چقدر تفاوت دارد، مطالبی را حضرت زینب گفتند که امام سجاد نمیتوانستند بگویند و نباید میگفتند والّا آنان به قتل میرسیدند، چه کسی میتوانست در شرایط آن روز بگوید به اینکه «لأدعونّ عليكما بعد كلّ صلاة»، چه کسی میتوانست بگوید در آن ایام، و امثال ذلک از صدیقۀ طاهره (سلام الله علیها)، پس این حرفها در اذهان شیعیان نباید مؤثر باشد و ما باید در مجالسمان محافلمان، نوشتهجاتمان این شبهات را پاسخگو باشیم. مطالب را باید بیان بکنیم، ما کاری با دیگران نداریم، ما باید ایمان شیعیان را، که اینها فرزندان اهلبیتند، اینها امانتهای اهلبیتند و اینها ایتام آل محمد(صلّی الله علیه وآله) که در دست ما هستند، ما از این امانت باید نگهداری کنیم، این وظیفۀ ماست.
منو