راجع به علامه امینی از جهات مختلفی باید بحث شود و از جهات عدیده ای مورد بررسی قرار بگیرد.
زندگانی ایشان بایستی کاملا روشن شود تا درس عبرتی برای همه محققین و مخصوصا برای طلاب عزیز در حوزه های علمیه باشد. اما آنچه که من میخواهم بیان کنم دو مطلب است: مطلب اول عبارت است از ارادتی که ایشان به ساحت مقدس امیرالمؤمنین و ولایت حضرت امیر سلام الله علیه داشتند. به تعبیر بنده ایشان دارای سوزی بودند که این کمتر در بین ماها پیدا می شود. یک سوزی در باطنشان برای امیرالمؤمنین و مظلومیت حضرت و غربت حضرت بود و این سوز در گفتار، نوشتار و رفتار ایشان منعکس بود. بنده یادم هست زمانی که ایشان به حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشرف می شدند، طرف بالاسر می ایستادند و زیارت جامعه را از حفظ می خواندند و صدای رسایی داشتند. جوری باحال ایشان زیارت می خواندند که منقلب می شدند و اشکشان جاری می شد و همه زائرین در آنجا متوجه ایشان می شدند.
همه حرکات و فعالیت های ایشان در نجف اشرف استثنایی بود، که تمام اوقات و افکار و نیروهای ایشان صرف امر امیرالمؤمنین علیه السلام می شد. مطلب دوم اینکه ایشان سه کار کردند، یکی مؤلفات ایشان هست که از ایشان باقی مانده و عمدتا کتاب الغدیر است و کار دوم سخنرانی های ایشان هست که نوارهای بخشی از سخنرانی های ایشان موجود است و کار سوم ایشان تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام هست، که این کتابخانه الان موجود هست و قابل استفاده.
🔸ما باید از زندگانی بزرگان درس بگیریم، برای ما زندگانی بزرگان بایستی عبرت باشد. از این ها کیفیت تشرف به حرم مطهر را یاد بگیریم. کیفیت زیارت را و در حرم چگونه باشیم. خود فرهنگ زیارت و ادب حضور در خدمت مقام عصمت، این باید مورد بحث و تحقیق قرار بگیرد و مردم را به این ترتیب پرورش دهیم که البته سیره بزرگان ما درس عبرت و مستند خوبی خواهد شد برای تحقیق در این مسئله.
منو