ابونعيم اصفهانى

ابونعيم اصفهانى
از ديگر كسانى كه اين حديث را در كتاب خود آورده و به سند خود نقل كرده است، ابونعيم اصفهانى است. وى در ذكر أخبار اصفهان مى نويسد:
حدّثنا الحسين بن أحمد بن علي أبو عبدالله، ثنا الحسن بن محمّد بن أبي هريرة، ثنا إسماعيل بن يزيد، ثنا قتيبة بن مهران، ثنا عبدالغفور، عن أبي هاشم، عن زاذان، عن علي قال: قال رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: «عليكم بتعلّم القرآن وكثرة تلاوته، تنالون به الدرجات، وكثرة عجائبه في الجنّة». ثمّ قال عليّ: «وفينا آل حم، أنّه لا يحفظ مودّتنا إلاّ كلّ مؤمن، ثمّ قرأ: (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى)»;1
ابو عبدالله حسين بن احمد بن على، از حسن بن محمّد بن أبي هريرة، از اسماعيل بن يزيد، از قتيبة بن مهران، از عبدالغفور، از أبو هاشم، از زاذان از على عليه السلام روايت كرد كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «بر شما باد به يادگيرى قرآن و بسيار تلاوت كردن آن تا به واسطه آن به درجات و عجائب بسيار بهشت برسيد». سپس على عليه السلام فرمود: «و آن هم در ميان ماست، به راستى كه مودّت ما را حفظ نمى كند مگر هر مؤمنى، آن گاه فرمود: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى».
همو در جاى ديگر مى نويسد:
حدّثنا أبو عبدالله محمّد بن أحمد بن علي بن أحمد بن مخلّد، ثنا محمّد ابن عثمان بن أبي شيبة، ثنا عبادة بن زياد، ثنا يحيى بن العلاء، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر قال: جاء أعرابي إلى النبي صلّى الله عليه وآله وسلّم فقال: يا محمّد! اعرض عليّ الإسلام. فقال: «تشهد أن لا إله إلاّ الله وحده لا شريك له وأنّ محمّداً عبده ورسوله». قال: تسألني عليه أجراً؟ قال: «لا إلاّ المودّة في القربى». قال: قرباي أو قرباك؟ قال: «قرباي». قال: هات أبايعك فعلى من لا يحبّك ولا يحبّ قرباك لعنة الله. قال صلّى الله عليه ]وآله [وسلّم: «آمين».
هذا حديث غريب من حديث جعفر بن محمّد، لم نكتبه إلاّ من حديث يحيى بن العلاء كوفي ولي قضاء الري;2
ابوعبدالله محمّد بن احمد بن على بن احمد بن مخلد، از محمّد بن عثمان بن أبى شيبه، از عباده بن زياد، از يحيى بن علا، از جعفر بن محمّد، از پدرش، از جابر روايت كرد كه: فردى اعرابى نزد پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم آمد و عرض كرد: اى محمّد! اسلام را بر من عرضه بدار. پيامبر فرمود: «شهادت بده كه خدايى جز الله نيست و او شريكى ندارد و همانا محمّد بنده و رسول اوست». اعرابى گفت: بر اين امر اجرى هم مى خواهى؟ فرمود: «نه، مگر مودّت درباره نزديكانم». اعرابى گفت: منظور نزديكان خود ماست يا نزديكان شما؟ پيامبر فرمود: «نزديكان من». اعرابى گفت: دست خود را بياور تا با تو بيعت كنم، پس بر كسى كه تو و نزديكانت را دوست نمى دارد لعنت خدا باد! پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم ]نيز[ فرمودند: «آمين».
اين حديث غريب و از حديث جعفر بن محمّد است كه آن را ننوشتم مگر از حديث يحيى بن علاء كوفى كه قاضى رى است.

1. ذكر أخبار أصبهان: 2/165. هم چنين ر.ك: كنزالعمّال: 2/290/ح 4029; شواهد التنزيل: 2/205; تفسير الآلوسي: 25/31 .
2. حلية الأولياء: 3 / 201.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *