ازدواج ام کلثوم با عمر

آیت الله سید علی حسینی میلانی
انتشارات حقایق اسلامی، چاپ هشتم، 1392، قم
یکی از حکایاتی که تلاش دارد رضایت امیرالمؤمنین علیه السلام را از خلیفۀ دوم، بیان دارد؛ داستانی است که بیان می‌کند خلیفۀ دوم با دختر خردسال امیرالمؤمنین علیه السلام (ام کلثوم) ازدواج کرده است. چرا که اگر امیرالمؤمنین از عمر راضی نبود و اختلافی با وی داشت حاضر نمی‌شد دخترش را به عقد او در آورد.
طبقات ابن سعد (محمد بن سعد بن منیع زهری متوفای 230ق) قدیمی‌ترین کتابی است که به نقل این ماجرا، پرداخته و یازده روایت در این باره آورده است.
کتاب ازدواج ام کلثوم با عمر، نوشته آیت الله سید علی حسینی میلانی به بررسی و نقد روایات این حکایت پرداخته است.
کتاب در چهار بخش تنظیم شده است:
بخش اول به نقل راویان خبر و روایات آنان اختصاص دارد و نویسنده افزون بر روایات کتاب طبقات، روایات کتاب الذریة الطاهرۀ نوشته ابو بشر دولابی متوفای 310 هجری (12 روایت)، تنها روایت حاکم نیشابوری (م 405) در کتاب المستدرک، روایات بیهقی (م 458ق) در سنن الکبری (2 روایت)، روایت خطیب بغدادی (م 463) در تاریخ بغداد (یک روایت)، روایات ابن عبد البر در الاستیعاب (4 روایت)، روایات ابن اثیر در اسد الغابه (2 روایت)، و روایات ابن حجر در الإصابة (6 روایت) را کامل با سندهایشان نقل کرده است.
این روایات بیان می‌کنند که ام کلثوم با عمر ازدواج کرد، و بعد از کشته شدن عمر با عون بن جعفر و بعد با محمد بن جعفر و بعد از فوت او با عبدالله بن جعفر ازدواج کرد.
بخش دوم سندهای روایات را بررسی کرده است.
در این بخش نویسنده محترم تذکر می‌دهد که هیچ یک از روایات مذکور در هیچ یک از کتابهای صحیح اهل سنت (صحاح سته) نقل نشده‌اند؛ حتی در مسند احمد نیز نقل نشده‌اند و اشاره کرده که حتی برخی قائلند اگر روایتی در مسند احمد نیامده آن روایت اعتباری ندارد.
دیگر اینکه بسیار دیده شده که برخی از علمای اهل سنت که خواسته‌اند مطلبی را علیه شیعه رواج دهند، آن را منتسب به یکی از بزرگان شیعه کرده‌اند مثل حدیث فضیلت صحابه که به امام صادق علیه السلام نسبت دادند و …!
در ادامه اشخاصی همچون احمد بن عبد الجبار، یونس بن بکیر، عمرو بن دینار، سفیان بن عیینه، وکیع بن جراح، ابن جریج، ابن ابی ملیکه، هشام بن سعد، ابن وهب، موسی بن علی لخمی، علی بن رباح لخمی و … که از راویان احادیث ازدواج عمر با ام کلثومند، در ترازوی رجال شناسان سنجیده شده‌اند، به طوری که اگر هر کدام از آنها در سند روایتی قرار بگیرند، در خوش بینانه‌ترین حالت آن روایت را باید، روایت صحیح دیگری تأیید کند.
نویسنده در ادامه دو مطلب را نیز بررسی کرده است:
بررسی سند روایات ازدواج ام کلثوم بعد از عمر (با عون بن جعفر و غیر) و بررسی سند روایات وفات ام کلثوم.
بخش سوم به بررسی متن روایات و دلالت آنها پرداخته و غرض ورزی برخی از راویان را نشان می‌دهد. سخن این روایان رودر روی هم بوده و باهم تناقض دارند و گاه یکدیگر را تکذیب می‌کنند.
نویسنده احتمال می‌دهد که نویسندگان این داستان در تلاش بوده‌اند که برای عمر که راوی حدیث «کل سبب ونسب منقطع یوم القیامة إلا سببي ونسبي» بوده است، فضیلتی بتراشند. این روایت از عمر در برخی از کتابهای معتبر اهل سنت نقل شده، بی آنکه به داستان ازدواج عمر با ام کلثوم اشاره‌ای شده باشد.
بخش چهارم به روایات ازدواج عمر با ام کلثوم در منابع شیعی اختصاص دارد.
اگر چه بسیاری از بزرگان شیعه همچون شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی به انکار اصل این روایت پرداخته‌اند، اما باز در برخی از کتب این روایت با مضامین دیگر نقل شده است؛ نویسنده سه روایت را نقل کرده است.
گفتنی است که اگر اصل این ماجرا هم واقعیت می‌داشت، باز نمی‌توان به رضایت امیرالمؤمنین علیه السلام از عمر، بدین روایت احتجاج کرد؛ به ویژه که در برخی از روایات سخن از تهدید برای ازدواج نیز رفته است.
چکیده‌ی این پژوهش در پایان کتاب به زبان فارسی و انگلیسی و کتابنامه کتاب پایان بخش این اثر ارزشمند می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *