دو نكته در حديث
يكم: در سقيفه بنو ساعده سه نفر از مهاجران و تعداد زيادى از انصار حضور داشته اند، اما در مورد جزئيات حوادث و وقايع آن هيچ نقلى از حاضرين وجود ندارد و اين مسئله بسيار عجيب است و محققان را به تأمّل وامى دارد كه چرا داستان بسيار مهمى كه سرنوشت اسلام و مسلمين را به شدّت متأثر ساخته است از سوى هيچ كس نقل نشده است؟ و احدى از حاضرين در سقيفه از حوادث اتفاق افتاده در آن گزارش نكرده اند.
چرا اين داستان فقط از طريق عمر بن خطاب نقل شده است؟
اگر عمر بن خطاب از گفت و گوى عده اى مبنى بر بيعت ايشان بااميرالمؤمنين عليه السلام مطلع و خشمگين نمى شد، حتى اين مقدار از حوادث، اگرچه از «منظر صاحبان قدرت» باشد به دست ما نمى رسيد.
دوم: عمر ضمن خطبه خود ادعا مى كند آياتى در قرآن بوده و حذف شده است و اين موضوع بيان گر تحريف و نقصان قرآن است. به عبارت ديگر عمر بن خطاب قائل به تحريف قرآن بوده است، پس بايد اهل تسنّن اين مشكل را نيز پاسخ بدهند.
منو