ساخت كشتى
پس از آن كه با تبليغِ بسيار حضرت نوح على نبينا وآله وعليه السلام، خداوند سبحان حجت را بر امّت او تمام كرد، به نوح دستور داد به وحى پروردگار و عنايت او كشتى نجاتى بسازد تا مؤمنان با سوار شدن بر كشتى نجات يابند و كافران به سبب امتناع از ورود به كشتى هلاك گردند. خداى تعالى خطاب به نوح مى فرمايد:
(وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَوَحْيِنا وَلا تُخاطِبْني فِي الَّذينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ);1
تحت توجه و به وحى ما كشتى بساز و درباره ستم كاران كه غرق خواهند شد سخن نگو. نوح نيز به ساختن كشتى مشغول شد.
پس از ساختن كشتى، آن گاه كه اراده خداوند بر هلاك كافران تعلق گرفت به نوح فرمود:
(قُلْنَا احْمِلْ فيها مِنْ كُلّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلاّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَما آمَنَ مَعَهُ إِلاّ قَليلٌ * وَقالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ الله مَجْراها وَمُرْساها إِنَّ رَبّي لَغَفُورٌ رَحيمٌ);2
به نوح گفتيم: از هر جفتى از حيوانات دو تا (يكى نر و ديگرى ماده) و نيز خانواده ات و آنان را كه ايمان آورده اند در كشتى سوار كن، مگر كسى كه پيش تر فرمان غرق شدن را بر او لازم كرده ايم و جز اندكى همراه او ايمان نياوردند و نوح گفت: به كشتى سوار شويد تا با نام خدا روان شود و به ساحل نجات رسد كه همانا پروردگار من آمرزنده و صاحب رحمت است.
وقتى مؤمنان سوار كشتى شدند و آب همه جا را فرا گرفت و كشتى در امواج سهمگين آن در تلاطم بود، نوح از سر دلسوزى به فرزندش گفت: به كشتى سوار شو و از كافران مباش. اما وى در پاسخ پدر گفت: به جاى سوار شدن بر كشتى به كوه پناه مى برم تا از هلاكت نجاتم دهد. آن گاه حضرت نوح فرمود:
(لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِلاّ مَنْ رَحِمَ وَحالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقينَ);3
امروز هيچ نگهدارنده اى در برابر امر خداوند نيست، مگر بر آن كس كه رحم كند. در همين حال موج ميان نوح و فرزندش جدايى افكند و پسر او از غرق شوندگان بود.
خداى تعالى در ادامه مى فرمايد:
(وَنادى نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْني مِنْ أَهْلي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمينَ * قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح);4
و نوح به درگاه پروردگارش عرضه داشت كه: پسرم از اهل من است و وعده تو حق است و تو قادرترين حاكمى. خداوند فرمود: اى نوح، پسرت از اهل تو نيست; همانا او داراى عملى ناشايسته است.
در ادامه نكاتى را كه از اين جريان برداشت مى شود مرور مى كنيم:
1 . ساخت كشتىِ نجات به دستور خداوند و تحت نظارت او انجام گرفت،5همين گونه بوده است گزينش و معرفى اهل بيت عليهم السلام از سوى خداوند سبحان.
2 . آن گونه كه حضرت نوح تنها كسانى را همراهى كرد كه سوار كشتى شدند، همين گونه رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز تنها با كسانى همراه است كه به اهل بيت عليهم السلام تمسك جسته اند.
3 . همراهى با نوح صرفاً يك رابطه ايمانى بوده و ربطى به نسبت خويشاوندى نداشته است; از اين رو پسر نوح كه از مؤمنان نبود از همراهى پدر بازماند. همراهى با رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز صرفاً همراهى ايمانى است و مصاحبت و همنشينى يا نسبت با شخص رسول الله صلى الله عليه وآله در اين همراهى نقشى ندارد.
4 . راه نجات قوم نوح منحصر در سوار شدن بر كشتى بود6 و جز آن هيچ راه ديگرى وجود نداشت و پايان همه راه ها نابودى بود. براى امت اسلامى نيز جز تبعيت و تمسك به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه وآله راه نجاتى نيست و هر راه ديگرى غير از آن به هلاكت مى انجامد.
5. كشتى نوح با نام خدا در جريان بود7 و كشتى نشستگان را با هدايت الاهى به ساحل نجات رساند. اهل بيت پيامبر عليه وعليهم السلام نيز لحظه به لحظه، با توجه و هدايت الاهى پيروان خويش را به رستگارى و نجات رهنمون مى شوند و آن كه تحت توجه و هدايت دائمى پروردگار باشد، قطعاً معصوم است و اين همان اهميت جايگاه عصمت است كه براى نجات و هدايت ديگران ضرورى است.
1 . سوره هود: آيه 37.
2 . همان: آيه 40 ـ 41.
3 . همان: آيه 43.
4 . همان: آيه 45 ـ 46.
5 . (وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مََلأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ); سوره هود: آيه 38.
6 . (تَجْري بِأَعْيُنِنا); سوره قمر: آيه 14.
7 . (بِسْمِ الله مَجْراها وَمُرْساها); سوره هود: آيه 41.