ج) اشكالات «قاعده لطف»
با توجه به آن چه گذشت، روشن شد كه «قاعده لطف» از كبرا و صغرايى تشكيل يافته است. كبراى اين قاعده عبارتست از اين كه بر اساس ادلّه بسيار، يكى از مهم ترين اهداف خلقت، بندگى اختيارى انسان و نيل او به كمال است. ضرورت وجود امام براى تحقق اين هدف نيز صغراى اين قاعده است. با مراجعه به آثار متكلّمان بزرگ اهل تسنّن، روشن مى شود كه هيچ يك از آن ها در كبراى اين قاعده به صورت جدّى اشكالى مطرح نكرده اند و تمام توهّمات مطرح شده مربوط به صغراى «قاعده لطف» است.
اما اخيراً كتابى بدون ذكر نام مؤلف چاپ شده كه در آن به كبراى اين قاعده نيز اشكال شده است. نويسنده مجهولِ كتاب مى گويد كبراى «قاعده لطف»، يك پيش فرض اثبات نشده است. از نظر وى غرض آفرينش نامعلوم است; پس نمى توان گفت در صورت عدم نصب امام از سوى خدا، نقض غرض لازم مى آيد.
روشن است كه ادعاى اين نويسنده غير قابل توجيه و مخالف با درك عقلاى بشر است. تمام افعال خداوند حكيمانه است و لازمه حكيم بودن آن است كه فعل عبث از او سر نزند. بنابراين، نويسنده ياد شده بايد بتواند با ارائه دليل، غرض از خلقت را بيان كند. امّا واقعاً اگر هدف از خلقت، بندگى اختيارى خلق براى رسيدن به كمال ـ چنان كه صريح قرآن است ـ نباشد، چه غرض ديگرى مى توان براى خلقت يافت؟ حتى اشاعره ـ كه منكر حسن و قبح عقلى هستند ـ نيز چنين ادعايى نكرده اند، و اجمالا هيچ خدشه اى از سوى هيچ يك از عقلا و انديشمندان به كبراى «قاعده لطف» نشده است و اشكالات نوعاً متوجه صغراى آن مى باشد كه در ادامه به طرح و بررسى مهم ترين آن ها مى پردازيم.
منو