شواهدى بر عدم انگيزه نقل ادلّه امامت اميرالمؤمنين
الف) دشمنى بريدة و خالد با اميرالمؤمنين
هيثمى در مجمع الزوائد مى نويسد:
عن بريدة قال: بعث رسول الله صلى الله عليه وآله بعثين إلى اليمن على أحدهما علي بن أبي طالب رضي الله عنه وعلى الآخر خالد بن الوليد، فقال: إذا التقيتم فعلي على الناس، وإن افترقتما فكلّ واحد منكما على جنده.
قال: فلقينا بني زيد من أهل اليمن فاقتتلنا، فظهر المسلمون على المشركين، فقتلنا المقاتلة وسبينا الذريّة، فاصطفى علي امرأة من السّبي لنفسه.
قال بريدة: فكتب معي خالد بن الوليد إلى رسول الله صلّى الله عليه وآله يخبره بذلك، فلما أتيت النبي صلّى الله عليه وآله دفعت الكتاب، فقرىء عليه، فرأيت الغضب في وجه رسول الله صلّى الله عليه وآله. فقلت: يا رسول الله، هذا مكان العائذ، بعثتني مع رجل وأمرتني أن أطيعه، ففعلت ما أرسلت به.
فقال رسول الله صلّى الله عليه وآله: لا تقع في علي، فإنّه مني وأنا منه وهو وليّكم بعدي;1
از بريده ]نقل شده كه[ گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله دو گروه را به سوى يمن فرستاد كه فرماندهى يك گروه بر عهده على بن ابى طالب عليهما السلام بود و گروه دوم را خالد بن وليد فرماندهى مى كرد. ]رسول خدا صلى الله عليه وآله [فرمود: چنان چه دو گروه به هم رسيديد، على عليه السلام فرمانده مردم ]هر دو لشكر [خواهد بود و اگر از همديگر جدا شديد، هريك از شما فرماندهى لشكر خود را بر عهده خواهد داشت.
]بريده[ گفت: ما با بنو زبيد از اهل يمن برخورد كرديم و جنگيديم. مسلمانان بر مشركان پيروز شدند، تعدادى را در جنگ كُشتيم و عده اى از زنان را به اسارت گرفتيم. على عليه السلام زنى را از بين اسيران براى خود برگزيد.
بريده گفت: من و خالد بن وليد نامه اى به رسول خدا صلى الله عليه وآله نوشتيم و اين داستان را به او اطلاع داديم. وقتى خدمت پيامبر صلى الله عليه وآله رسيديم نامه را به او دادم. وقتى نامه براى ايشان خوانده شد، غضب را ]در چهره رسول خدا صلى الله عليه وآله [ديدم. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: در مورد على بى انصافى و دشمنى مكن! او از من است و من از اويم و پس از من سرپرست امور شماست.
اين روايت به خوبى بيان گر كينه توزى و دشمنى برخى از صحابه با اميرالمؤمنين عليه السلام است. با توجه به اين حقيقت تلخ، آيا توقع توافر دواعى براى نقل امامت اميرالمؤمنين عليه السلام صحيح است؟!
بر اساس نقل هاى ديگر، بريدة بن حصيب به علت شدت كينه و بغض نسبت به اميرالمؤمنين عليه السّلام، با خالد بن وليد همراه شده بود. نسائى به سند خود، به نقل از عبدالله بن بريدة مى نويسد:
قال حدّثني أبي قال:
لم يكن أحد من الناس أبغض إليّ من علي بن أبي طالب، حتى أحببت رجلا من قريش لا اُحبّه إلاّ على بغضاء علي، فبعث ذلك الرجل على خيل فصحبته وما أصحبه إلاّ على بغضاء علي;2
پدرم برايم گفت:
هيچ كس به اندازه من نسبت به على بن ابى طالب عليهما السلام كينه و بغض نداشت تا آن جا كه مردى از قريش را دوست داشتم و دوستى من با او دليلى نداشت جز ]اشتراك در [دشمنى با على. فرماندهى گروهى را به اين مرد سپرد و من با او همراه شدم و همراهى من دليلى نداشت مگر ]اشتراك در [دشمنى با على.
در برخى از نقل ها آمده است:
فدعا خالد بن الوليد بريدة فقال: اغتنمها فأخبر النبي صلّى الله عليه وآله ما صنع;3
خالد بن وليد، بريده را خواند و گفت: فرصت را غنيمت شمار ]و از اين قضيه بر ضد على استفاده كن[ و به پيامبر صلى الله عليه وآله خبر بده كه او چه كرده است.
در نقل ديگر آمده است:
فكتب بذلك خالد بن الوليد إلى النبي صلّى الله عليه وآله، وأمرني أن أنال منه;4
خالد بن وليد اين قضيه را براى پيامبر صلى الله عليه وآله نوشت و به من دستور داد كه به ]اميرالمؤمنين عليه السلام[ ناسزا بگويم.
1 . مجمع الزوائد: 9 / 127 ـ 128. هم چنين ر.ك: مسند احمد بن حنبل: 5 / 356; خصائص اميرالمؤمنين عليه السلام: 98; السنن الكبرى (نسائى): 5 / 133، حديث 8475 ; تاريخ مدينة دمشق: 42 / 190; البداية والنهاية: 7 / 380.
2 . السنن الكبرى (نسائى): 5 / 135، حديث 8482.
3 . مجمع الزوائد: 9 / 128; المعجم الأوسط: 6 / 162.
4 . السنن الكبرى (نسائى): 5 / 133، حديث 8475.