شرح حالى مختصر از نصيرالدين طوسى
خواجه نصيرالدين طوسى كسى است كه دانشمندان قرن هشتم در هنگام شرح حال وى، از ايشان به بزرگى و عظمت ياد كرده اند.
ابن شاكر كتبى مورخ مشهور ]متوفاى 764[ در كتاب فوات الوفيات مى نويسد:
«محمّد بن محمّد بن حسن معروف به نصيرالدين طوسى، فيلسوف، دانشمند علم رياضى و علوم غريبه بود. او بر ساير بزرگان تقدّم داشت. وى داراى جايگاه عالى در نزد هلاكوخان بود».
ابن شاكر كتبى در ادامه به برخى از وقايع شيخ نصيرالدين طوسى با هلاكوخان اشاره مى كند كه حكايت از هوشِ سرشار وى دارد. سپس به ذكر نام تأليفات وى مى پردازد و مى نويسد:
«او براى مسلمين به ويژه شيعيان، علويان، حكماء و ديگران منفعت داشت و با آنان به نيكى برخورد مى نمود. براى آن ها شغل فراهم مى كرد و امور اوقاف را پشتيبانى مى نمود و تمام اين فعاليت ها را با تواضع و خوش رويى انجام مى داد».
وى مى افزايد: «او بدون دخالت در اموال، وزارت هلاكوخان را عهده دار بود».1
ابن كثير ]متوفاى 774[ در اين باره مى گويد: «نصير طوسى محمّد بن عبدالله طوسى، همواره به او گفته مى شود مولا نصيرالدين طوسى; و يا گفته مى شود خواجه نصيرالدين طوسى. او از سنين جوانى به تحصيل علوم مشغول بود و علم اوائل را به بهترين وجه آموخت و در علم كلام كتابى را به رشته تحرير درآورد. وى كتاب اشارات ابن سينا را شرح نمود. منصب وزارتِ اصحاب قلعه هاى الموت را در زمان اسماعيليه و بعد از آن در زمان هلاكوخان عهده دار بود و در واقعه بغداد، همراه هلاكوخان حضور داشت. از اين رو مردم (يعنى ابن تيميّه) گمان كردند كه او به هلاكوخان دستور قتل خليفه را داده است ـ پس خدا داناتر است ـ و به نظر من اين دستور از آدم عاقل و فاضل صادر نمى شود. بعضى از او تعريف كرده و مى گويند: او عاقل، فاضل و خوش اخلاق بود. وى در كنار مدفن موسى بن جعفر دفن شد».2
ابوالفداء ]متوفاى 732[ نيز چنين توصيف مى كند: «شيخ علاّمه نصيرالدين طوسى، نام او محمّد بن محمّد بن حسن، پيشواى مشهور…، داراى تأليفات متعددى كه همگى گران بهاست. وى در كنار قبر موسى و جواد عليهما السلام دفن گرديد».3
ذهبى ]متوفاى 748[ مى نويسد: «خواجه نصيرالدين طوسى ابوعبدالله محمّد بن محمّد بن حسن است كه در ماه ذى حجه در شهر بغداد درگذشت… او از بزرگان علماى علوم غريبه بود و در نزد هلاكوخانه جايگاه والايى داشت».4
1 . فوات الوفيات: 2 / 252 ـ 256، شماره 414.
2 . البداية والنهاية: 13 / 313.
3 . المختصر في أخبار البشر: 1 / 466.
4 . العبر في خبر من غبر: 3 / 326.