جواهر الکلام في معرفة الإمامة والإمام
دروس خارج امامت
جلد يكم
مقدّمات ـ مبانى
ويرايش جديد
آية الله سيد على حسينى ميلانى
بسم الله الرحمن الرحيم
سخن مركز
كامل ترين آيين الاهى، با بعثت خاتم پيامبران حضرت محمّد بن عبدالله صلى الله عليه وآله براى هدايت و كمال انسان ها، از جانب خداى تعالى به جهانيان عرضه شد. آيينى كه در پيشگاه خداى متعال جز آن پذيرفتنى نيست و براى تأكيد اين موضوع، آن را در قرآن كريم آورده است و مى فرمايد:
(وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ اْلإِسْلامِ دينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي اْلآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ);1
و هر كس جز اسلام آيينى براى خود برگزيند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در جهان آخرت از زيان كاران خواهد بود.
رسول خدا صلى الله عليه وآله در دوران پيامبرىِ بابركت خويش، به امر الاهى و با تمام توان، برنامه هاى دين اسلام را در غالب قرآن كريم و سنّت خويش در اختيار پيروان خود قرار داد و در طول اين دوران ـ از آغاز تا پايان آن ـ مردم را با مهم ترين مسأله دين الاهى ـ پس از توحيد و نبوت ـ كه همان مسأله امامت است، آشنا كرد و مسلمانان هماره با تبليغ رساى پيامبر، در اين زمينه آگاهى پيدا نمودند و مسأله امامت را ادامه راه رسالت و به سان مسأله نبوّت يك مسأله اصولى دانستند.
به واقع پيامبر خدا صلى الله عليه وآله به فرمان خدا، جانشين خود را براى ادامه اين آيين الاهى به مسلمانان معرفى كرد و از آنان براى خلافت و جانشينى امير مؤمنان على عليه السلام بيعت گرفت و حجّت خدا را براى همگان به پايان رساند و رسالت خويش را به بهترين شكل انجام داد.
پيشواى هشتم شيعيان جهان و عالِم آل محمّد عليهم السلام، حضرت امام رضا عليه السلام با بيانى زيبا به اين نكته اشاره كرده، مى فرمايد:
به راستى كه خداى متعال پيامبر خويش را قبض روح نفرمود تا اين كه دين را براى او كامل كرد و قرآن را بر او فرو فرستاد كه بيان هر چيز در آن است. حلال و حرام، حدود و احكام و همه نيازمندى هاى مردم را در قرآن به طور كامل بيان كرد و فرمود:
(ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْء);2
هيچ چيزى را در اين كتاب فروگزار نكرديم.
و در آخرين حج پيامبر كه «حجّة الوداع» بود، در روزهاى پايانى زندگى آن حضرت اين آيه نازل شد:
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دينًا);3
امروز دين شما را كامل، نعمتم را براى شما تمام كردم و دين اسلام را براى شما پسنديدم.
و امر امامت، از كمال و تمام دين است.4
آرى، پيامبر خدا صلى الله عليه وآله به بهترين شكل مأموريت و رسالت خويش را انجام داد و جانشينان پس از خود را به اُمّت معرفى كرد و از آنان بيعت گرفت.
اينك پيامبر خدا صلى الله عليه وآله در حال احتضار است و اُمّت مهم ترين آزمون دوره زندگى خود را هم چون اُمّت هاى پيشين در پيش دارند. در لحظات پايان زندگى پيامبر خدا صلى الله عليه وآله، برخى از اطرافيان آن حضرت، با توطئه هاى از پيش تعيين شده و با آمادگى قبلى، در هنگام انتقال رسالت به امامت، مسير هدايت و رهبرى اُمّت را پس از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله منحرف ساختند و همه فرمان هاى خدا و پيامبر او را درباره امامت و امام ناديده گرفتند و در نتيجه خليفه بلافصل پيامبر خدا صلى الله عليه وآله، يعنى على مرتضى عليه السلام را خانه نشين كردند. در واقع آنان با اين كار دروازه دانش نبوى را بستند، زمام دين و نظام مسلمانان را گسستند، صلاح دنيا و خير مؤمنان را كنار زدند و در يك كلمه، پايه اساسى و استوار اسلام را لرزاندند.
دگربار چه زيبا فرمود پيشواى هشتم شيعيان، عالم آل محمّد عليهم السلام، امام رضا و چگونه جايگاه والاى امام و امامت را روشن فرمود:
إنّ الإمامة زمام الدين، ونظام المسلمين، وصلاح الدنيا وعزّ المؤمنين. إنّ الإمامة أسّ الإسلام النامي وفرعه السامي. بالإمام تمام الصلاة والزكاة والصيام والحج والجهاد وتوفير الفىء والصدقات وإمضاء الحدود والأحكام ومنع الثغور والأطراف;5
امامت، زمام دين، مايه نظام مسلمانان، سامان زندگى دنيا و شكوه مؤمنان است.
امامت، پايه اساسى اسلام پويا و شاخه بلند آن است. كمال نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، فراوانى غنيمت ها و صدقه ها، امضا و اجراى حدود و احكام الاهى و مرزبانى و پاسدارى از حريم اسلام به وسيله امام است.
خلاصه، اُمّت اسلام ـ جز اندكى ـ نتوانستند از اين آزمون الاهى سربلند بيرون آيند و در برابر امام و پيشواى حق كه از جانب خدا و رسول او معيّن شده بود و در مقابل نصوص خدا و پيامبرش، خود خليفه اى برگزيدند و مكتب خلفا را پايه ريزى كردند و به ظاهر در جايگاه منيع پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نشستند.
امير مؤمنان على عليه السلام از همان آغاز، به سان كعبه راهنماى گمگشتگان راه حيرت و ضلالت بود و برخى از بزرگان و نيكان صحابه از آن حضرت پيروى كردند و در طول تاريخ، گروه بسيارى از تابعين و مردمان ديگر نيز شيعه و پيرو خليفه بلافصل پيامبر شدند.
از طرفى حاكمان جفاپيشه مكتب خلفا، قدرت را به دست گرفتند و عالمانى را براى توجيه كارهاى شيطانى خويش در دستگاه حكومتى خويش گماشتند و پايه هاى حكومت خود را با زور و ارعاب استوار ساختند.
در اين ميان، شاگردان مكتب اهل بيت عليهم السلام در شرايط سخت و دشوارِ روزگار به دور از ديدگان مأموران مخفى و جاسوس هاى حكومتى، جان خويش را در طبق اخلاص نهاده و از حريم امامت و ولايت دفاع كردند و در اين موضوع مهم و حياتى قلم فرسايى كردند، شعر سرودند، سخنرانى نمودند و با مخالفان به مناظره و گفتگو پرداختند و در اين راه مقدس سر از پا نشناختند و همانند پيشوايان معصوم خويش، شربت شهادت نوشيدند و تاريخ پربار ولايت و امامت را سرخگون ساختند.
در اين راستا و از آغاز دوران غيبت كبرا، انديشمندانى سترگ، هم چون: شيخ مفيد، سيّد مرتضى، شيخ طوسى، خواجه نصيرالدين طوسى، علاّمه حلّى، قاضى نورالله شوشترى، ميرحامد حسين، شرف الدين، امينى و عالمانى كه در مكتب اهل بيت عليهم السلام پرورش يافته اند، به مسأله مهم ولايت و امامت پرداختند و هر كدام براى دفاع از اين حريم پاك، راه نويى را در حوزه هاى علمى خويش براى حقيقت جويان گشودند.
در شرايط كنونى، حوزه هاى جهان تشيع بيشتر از پيش به اين موضوع مهم گرايش نشان داده و به آن احساس نياز كرده است; از اين رو عدّه بسيارى از فضلاى حوزه علميه قم، از فقيه والامقام آيت الله سيد على حسينى ميلانى دامت بركاته درخواست كردند كه سلسله دروسى را با عنوان امامت و ولايت آغاز نمايند.
اين درخواست مهم مورد تأييد برخى از مراجع بزرگوار و مسئولان حوزه علميه قرار گرفت و معظم له با توجه به اشتغالات علمى و تدريسى، اين پيشنهاد ارزنده را پذيرفتند و از سال تحصيلى 1382 به صورت رسمى به اين امر مهم همّت گماشتند.
1 . سوره آل عمران: آيه 85 .
2 . سوره انعام: آيه 38.
3 . سوره مائده: آيه 3.
4 . «وأمر الإمامة من تمام الدين ولم يمض صلّى الله عليه وآله حتّى بيّن لأمته معالم دينهم وأوضح لهم سبيلهم وتركهم على قصد سبيل الحق ما وأقام لهم عليّاً عليه السّلام علماً وإمام وما ترك لهم شيئاً يحتاج إليه الأمّة الاّ بيّنه»; الكافي: 1 / 199، حديث 1.
5 . همان: 1 / 200.