روايت نسائى
نسائى نيز اين حديث را در خصائص اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كرده است.1 ذهبى تصريح كرده كه كتاب خصائص جزء سنن است.2 نسائى اين حديث را با سند معتبرى روايت مى كند. علاوه برآن، كتاب وى در السنن الكبرى وارد شده است. مى گويند: نسائى به هنگام نقل روايات، شرط و معيارى داشته كه حتى از شرط و معيار بخارى و مسلم نيز سخت تر بوده است.3
طبق اين نقل انس بن مالك مى گويد:
روزى در حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله پرنده بريانى بود، حضرتش مى خواست از آن ميل كند، از اين رو به درگاه خدا عرضه داشت:
اللهمّ ائتني بأحبّ خلقك إليك يأكل معي من هذا الطائر;
خداوندا! محبوب ترين خلقت را نزد من بفرست تا همراه من از اين پرنده تناول نمايد.
در اين هنگام ابوبكر آمد، اما پيامبر او را نپذيرفت. آن گاه عمر آمد، حضرتش او را نيز نپذيرفت. سپس على عليه السلام آمد، پيامبر به ايشان اجازه ورود داد.4
در مسند ابى يعلى با همين سند، غير از ورود ابوبكر و عمر، سخن از آمدن عثمان نيز به ميان آمده است. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: «خداوندا! محبوب ترين خلقت را نزد من بفرست تا همراه من از اين پرنده تناول نمايد».
ابوبكر آمد، پيامبر او را نپذيرفت. عمر آمد، حضرتش او را نپذيرفت. عثمان آمد، آن بزرگوار او را نپذيرفت، سپس على عليه السلام آمد و به ايشان اجازه ورود داد.5
اكنون با دقّت به تفاوت هاى موجود بين روايات توجّه كنيد!
ما متون گوناگون اين روايات را به اين منظور آورديم تا روشن شود كه هر گاه اهل سنّت بخواهند مسأله اى را كه به نفعشان نيست، نقل كنند چگونه با كلمات آن به بازى مى پردازند؟
چگونه از داستان مى كاهند؟
و چگونه نكات مهم و حساس يك داستان را حذف مى كنند؟ نكاتى كه يك پژوهشگر آزادانديش و منصف به هنگام بررسى سنّت پيامبر خدا صلى الله عليه وآله به منظور يافتن سنّت حقيقى آن حضرت، به آن ها نيازمند است.
1 . خصائص أميرالمؤمنين عليه السلام: 27، حديث 10.
2 . ر.ك: سير اعلام النبلاء: 14 / 133، تهذيب التهذيب: 1 / 6.
3 . ر.ك: مقدمه السنن الكبرى: 1 / 3.
4 . خصائص اميرالمؤمنين عليه السلام: 52.
5 . اين متن از حديث شريف طير را ابن كثير از ابويعلى نقل كرده است، ر.ك: البداية والنهايه: 7 / 350.