روايت هيثمى
هيثمى نيز به نقل اين حديث در مجمع الزوائد1 پرداخته و اين گونه روايت مى كند:
انس بن مالك مى گويد: من خادم رسول خدا صلى الله عليه وآله بودم. روزى جوجه بريانى به آن حضرت تقديم شد. رسول خدا صلى الله عليه وآله به درگاه الهى عرض كرد:
اللهمّ ائتني بأحبّ الخلق إليك وإلي يأكل معي من هذا الفرخ;
خداوندا! محبوب ترين خلقت را در پيشگاه خود و من، نزد من بفرست تا همراه من از اين جوجه بريان تناول نمايد.
در اين هنگام على عليه السلام آمد و در را كوبيد، انس گفت: كيستى؟
پاسخ داد: على هستم.
انس در ادامه مى گويد: گفتم: رسول خدا صلى الله عليه وآله كار دارند.
در برخى از متون ديگر آمده: گفتم: پيامبر خدا صلى الله عليه وآله مشغول هستند، يعنى آن حضرت فرصت ملاقات ندارند. حال آن كه رسول خدا صلى الله عليه وآله پيوسته دعا مى كردند:
خداوندا! محبوب ترين خلقت را نزد من بفرست.
انس گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله كار دارند و على عليه السلام برگشت.
رسول خدا صلى الله عليه وآله بار ديگر عرضه داشت:
اللهمّ ائتني بأحب الخلق إليك…;
خدايا! محبوب ترين خلق در نزد خود و نزد من را به پيش من بفرست تا همراه من از اين جوجه تناول نمايد.
باز على عليه السلام آمد و در را محكم كوبيد. رسول خدا صلى الله عليه وآله شنيد و فرمود: اى انس! كيست؟
پاسخ داد: على است.
فرمود: اجازه بده وارد شود.
على عليه السلام وارد شد و رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: سه بار از درگاه خداوند متعال خواستم كه محبوب ترين خلقش را در پيشگاه خود و من، نزد من بفرستد تا همراه من از اين جوجه تناول نمايد.
على عليه السلام عرضه داشت: اى رسول خدا! من هر سه بار آمدم، ولى انس مرا بازگرداند.
رسول خدا صلى الله عليه وآله به انس فرمود: اى انس! چه كسى تو را به انجام چنين كارى واداشت؟
گفت: دوست داشتم اين دعوت نصيب فردى از قوم خودم شود.
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
لا يلام الرجل على حبّ قومه;
هيچ فردى به خاطر مهرورزى به خاندانش سرزنش نمى شود.
بنابراين حديث، حضرت على عليه السلام دو بار به خانه پيامبر خدا صلى الله عليه وآله آمدند، اما انس آن حضرت را ردّ كرد و گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله مشغول هستند.
ولى بار سوم على عليه السلام در را محكم كوبيد.
در برخى ديگر از روايات آمده است:
على عليه السلام صدايش را بالا برد، رسول خدا صلى الله عليه وآله صداى على عليه السلام را شنيد و به انس فرمود: در را باز كن تا على وارد شود.
سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله بر انس اعتراض كرد، و با توجه به آن روايت، انس عذرخواهى كرد و گفت: دوست داشتم دعوت شما نصيب فردى از قوم خودم شود.
1 . مجمع الزوائد: 9 / 125.