روايت احمد بن حنبل
اين روايت را احمد بن حنبل در بخش زيادات المناقب آورده است. گوينده اين سخن كه با عبارت «براى ما نوشت» آمده است; همان قطيعى (ابوبكر ابن جعفر حنبلى درگذشته 368 هـ) مى باشد.
قطيعى روايت گر كتاب هاى المسند، الزهد و المناقب احمد بن حنبل است. افرادى كه از او روايت نقل كرده اند عبارتند از:
دارقطنى، حاكم نيشابورى، ابن رزقويه، ابن شاهين، برقانى، ابونعيم اصفهانى و ديگر پيشوايان علم و دانش اهل سنّت.
دارقطنى اين راوى را معتبر دانسته و گويد: قطيعى، فرد مورد اعتماد، زاهد و قديمى است. شنيده ام كه وى مستجاب الدعوه بوده است.
برقانى درباره او گويد: به نظر من قطيعى در ثبت و ضبط روايت دقيق و راست گو بود.
روزى در نزد حاكم نيشابورى اعتبار او را زير سؤال بردم. حاكم از من نپذيرفت و از قطيعى به خوبى ياد كرد و گفت: او استاد من بود.
برخى از راوى شناسان گفته اند: قطيعى در واپسين روزهاى زندگى خويش ناتوان شده و اختلال حواس پيدا كرده بود; از اين رو برخى در نقل روايت از او توقف كرده اند.
از اين جاست كه ذهبى در ميزان الاعتدال با تصريح به راست گويى وى مى نويسد:
ابوبكر احمد بن جعفر بن حمدان قطيعى راوى پذيرفته شده و راست گويى بود; گرچه اندكى دچار اختلال حواس شده بود.
خطيب بغدادى گويد: تا كنون كسى را نديدم كه احتجاج به سخنان او را ترك كند.
آن گاه ذهبى مورد اعتماد بودن قطيعى را از دارقطنى و ديگر عالمان نقل كرده و سخن كسانى را كه اختلال حواس او را در واپسين لحظات عمرش مطرح كرده اند1 رد كرده است.
از راويان ديگر اين سند، محمّد بن عبداللّه سليمان حضرمى همان مطيّن است كه در سال 297 هـ بدرود حيات گفته است.
دارقطنى درباره او مى گويد: محمّد بن عبداللّه فرد مورد اعتماد و استوارى بود.
خليلى گويد: او حافظ و مورد اعتماد بود.
ذهبى گويد: محمّد بن عبداللّه حضرمى، استاد، حافظ، راست گو و حديث شناس كوفه بود.
البته درباره ديگر راويان به گونه اى كه صحّت سند و حجيّتِ آن را اثبات كند، سخن خواهيم گفت.
1 . تاريخ بغداد: 4 / 73، المنتظم: 7 / 92، سير اعلام النبلاء: 16 / 210، ميزان الاعتدال: 1 / 87 ، الوافى بالوفيات: 6 / 290 و منابعى ديگر.