معناى سنّت خلفا
ابن فارس درباره سنّت خلفا مى گويد:
«از چيزهايى كه علما نمى پسندند، سخن كسانى است كه مى گويند: «سنّت ابوبكر و عمر»؛ چرا كه فقط بايد گفته شود خداوند سنّت خود و سنّت رسول خدا صلى اللّه عليه وآله را واجب نموده است».1
به نظر ما علّت ناخشنودى علما از مورد فوق، روشن است؛ زيرا واژه «سنّت» در عرف متشرّعين، به قول، فعل و تقرير رسول خدا صلى اللّه عليه وآله اختصاص دارد و ايشان پس از قرآن، حجّت به شمار مى آيد؛ به گونه اى كه مى گويند: كتاب و سنّت.
علماى اهل سنّت از حديثِ «عليكم بسنّتى و سنّة الخلفاء الراشدين» كاملاً آگاه بوده اند، اما با اين حال، خوش نداشته اند كه كسى از سنّت ابوبكر و عمر، سخنى به ميان آورد.
اگر علماى مذكور در صدور اين حديث از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله ترديد داشته باشند، جاى بحث نيست؛ اما در غير اين صورت، چگونه مخالفت خود را با سخن گفتن از سنّت ابوبكر و عمر، تفسير و توجيه مى كنند؟!
1 . الصاحبى فى فقه اللّغه: 60.