بقيّة بن وليد حمصى
بنابر روايت ترمذى و احمد، «بقيّة بن وليد» راوى اين حديث، از «بحير بن سعيد» است. اينك به اختصار، به ديدگاه علماى اهل سنّت، پيرامون او مى پردازيم:
ابن حبّان مى گويد: نمى توان به احاديث بقيّة بن وليد، استدلال كرد.
ابومسهر مى گويد: احاديثى كه او نقل كرده، سالم نيستند. بنابراين بايد از آن ها دورى جست.
ابوحاتم مى گويد: به احاديث او استدلال نمى شود.
ابن عيينه در پاسخ به سؤالى پيرامون يكى از همين احاديث بامزه و شگفت مى گويد: من أبوالعجب (پدر شگفتى ها) هستم. من بقيّة بن وليد هستم.
ابن خزيمه مى گويد: من به روايات «بقية» استدلال نمى كنم.
احمد بن حنبل مى گويد: گمان مى كردم كه بقية، تنها به نقل احاديث ناشناخته از قول راويان ناشناس مى پردازد؛ اما متوجه شدم كه از قول راويان مشهور نيز، احاديث ناشناخته اى را روايت مى كند. از اين رو فهميدم كه (اين حديث) از كجا آمده است.
وكيع مى گويد: نشنيده ام كه كسى براى گفتنِ «رسول خدا فرمود» از «بقيه» گستاخ تر باشد.
شعبه مى گويد: بقيه، راوى احاديث عجيب، غريب و ناشناخته است.
ابن قطّان مى گويد: وى به تدليس از قول راويان ضعيف مى پرداخت و اين كار را مباح مى شمرد. بنابراين، عدالت وى مخدوش است.
فيروزآبادى مى گويد: بقيه، محدِّث ضعيفى است.
ذهبى در ميزان الاعتدال مى نويسد: زبيدى مى گويد: او محدِّث ضعيفى است و از دروغ گويان روايت مى نمود و تدليس حديث مى كرد.
ذهبى مى افزايد: صاحب نظران بسيارى گفته اند: بقيه، اهل تدليس بوده است؛ بنابراين اگر حديثى را به نقل از فردى بيان كند، حجّيت ندارد.1
1 . الموضوعات: 1 / 67 و 102 و 157، ميزان الاعتدال: 2 / 45، تهذيب التهذيب: 1 / 434، تقريب التهذيب: 1 / 134، فيض القدير: 1 / 142، القاموس المحيط: 4 / 440، تاج العروس: 19 / 211 (ذيل واژه بقى).