به روايت ابوداوود
ابوداوود نيز به نقل اين حديث پرداخته است. وى در سنن خود چنين مى نگارد:
احمد بن حنبل، از وليد بن مسلم، از ثور بن يزيد، از خالد بن معدان نقل كرده است كه عبدالرحمان بن عمرو سلمى و حجر بن حجر گفتند:
روزى به نزد عرباض بن ساريه رفتيم ـ او از كسانى است كه آيه (وَلا عَلَى الَّذينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ)1 درباره او نازل شده است ـ به او سلام كرديم و گفتيم: براى زيارت، عيادت و كسب فيض از تو آمده ايم.
عرباض گفت: روزى نماز را به امامت رسول خدا صلى اللّه عليه وآله اقامه كرديم. آن گاه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به ما رو كرد و ما را چنان موعظه بليغى نمود كه اشك از ديدگان ما سرازير و دل هايمان هراسناك شد.
يكى از حاضران گفت: اى رسول خدا! اين، موعظه كسى است كه گويا مى خواهد وداع كند. پس چه پيمانى بر ذمّه ما مى گذارى؟
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: شما را به تقواى الاهى، تسليم و فرمانبردارى (از حاكمان) سفارش مى كنم، گرچه كه برده اى حبشى بر شما حاكم گردد؛ زيرا هر كه از شما زنده بماند اختلافات فراوانى را به چشم خواهد ديد، بنابراين به سنّت من و سنّت خلفاى راشدين و هدايت يافته، پايبند باشيد و در اين راه استقامت ورزيد. شما را از مسائل نوظهور بر حذر مى دارم؛ چرا كه هر مسأله نوظهورى، بدعت است و هر بدعتى، گمراهى است.2
1 . سوره توبه: آيه 92. «و هم چنين بر آن مؤمنانى كه آماده جهاد، نزد تو آيند كه زاد و لوازم سفر آنان را مهّيا سازى تو پاسخ دهى كه من مالى كه به شما مساعدت كنم ندارم».
2 . سنن ابوداوود: 3 / 206، كتاب السنة، باب فى لزوم السنة، حديث 4607.