اهل بيت عليهم السلام يكى از دو ثقل گران بها
حضرت على عليه السلام در پايان اين گفتار به «حديث ثقلين» كه به صورت متواتر از سوى شيعه و سنّى نقل شده است1 اشاره مى فرمايند.
احمد بن حنبل از ابى سعيد خدرى اين گونه روايت مى كند: پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
إنّي قد تركت فيكم الثقلين، أحدهما أكبر من الآخر: كتاب اللّه عزّوجل، حبل ممدود من السماء إلى الأرض، وعترتي أهل بيتي، ألا إنّهما لن يفترقا حتّى يردا عليَّ الحوض؛2
من در ميان شما دو بار گران بها به جاى گذاشتم، يكى از آن ها از ديگرى بزرگ تر است: قرآن كتاب خداوند عزّ وجل كه ريسمان كشيده شده از آسمان به سوى زمين و ديگرى خاندان و اهل بيتم. پس آگاه باشيد! اين دو هيچ گاه از هم جدا نمى شوند تا آن كه كنار حوض نزد من مى آيند.
در حديث ديگرى كه ترمذى از جابر روايت كرده است، جابر گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله را در روز عرفه در حال حج ديدم كه بر شتر قصواى خود سوار بود و سخنرانى مى كرد، شنيدم كه مى فرمود:
يا أيّها الناس! إنّي تركتُ فيكم ما إن أخذتم به لن تضلّوا: كتاب اللّه وعترتي أهل بيتي؛3
اى مردم! من دو چيز ميان شما باقى گذاشتم، هر گاه به آنان چنگ بزنيد هيچ گاه گمراه نخواهيد شد: قرآن و خاندان و اهل بيتم.
و نيز زيد بن ارقم نقل مى كند: پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
إنّي تارك فيكم ما إن تمسّكتم به لن تضلّوا بعدي، أحدهما أعظم من الآخر: كتاب اللّه حبل ممدود من السماء إلى الأرض، وعترتي أهل بيتي، ولن يتفرقا حتّى يردا عليّ الحوض، فانظروا كيف تخلفوني فيهما؛4
همانا من در ميان شما چيزى به جاى گذاشته ام كه اگر به آن متمسك شويد هيچ گاه بعد از من گمراه نخواهيد شد، يكى از آن ها از ديگرى بزرگ تر است: كتاب خداوند كه ريسمان كشيده شده بين آسمان تا زمين است و خاندان و اهل بيتم كه هيچ گاه از هم جدا نمى شوند تا آن كه در كنار حوض بر من وارد مى شوند. پس نيك بنگريد و دقت نماييد چگونه بعد از من آنان را پاسدارى و نگهدارى مى نماييد.
حديث ديگرى را حاكم نيشابورى از زيد بن ارقم روايت كرده است. زيد گويد: هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله آخرين حج خود را انجام دادند و به مدينه باز مى گشتند در غدير خم فرود آمدند و امر فرمودند كه زير درختان آن جا را جاروب كردند. آن گاه فرمودند:
كأنّي قد دعيت فأجبت، إنّي قد تركت فيكم الثقلين أحدهما أكبر من الآخر: كتاب اللّه تعالى وعترتي، فانظروا كيف تخلفوني فيهما، فإنّهما لن يتفرقا حتّى يردا عليّ الحوض؛
گويا به سوى خدا فرا خوانده شده ام و من نيز دعوت او را پذيرفتم. پس من در ميان شما دو چيز گران بها به جاى گذاشتم، يكى از آن ها از ديگرى بزرگ تر است: كتاب خدا قرآن و خاندانم اهل بيتم، پس نيك بنگريد چگونه بعد از من از آن ها پاسدارى مى نماييد، پس آن دو هيچ گاه از هم جدا نمى شوند تا آن كه نزد حوض بر من حاضر شوند.
آن گاه فرمودند:
اللّه عزّوجلّ مولاي، وأنا مولى كلّ مؤمن؛
خداوند عز وجل سرور و مولاى من است و من سرور و مولاى تمام مؤمنان هستم.
سپس دست على عليه السلام را گرفتند و فرمودند:
هر كه من سرور و مولاى او هستم، پس اين (على) مولا و سرور اوست. خداوندا! هر آن كه او را سرور و مولا قرار دهد، سرپرستى كن و هر كه با او دشمنى ورزد، با او دشمن باش!
حاكم نيشابورى پس از نقل اين حديث مى گويد: اين حديث بنابر مبناى بخارى و مسلم صحيح است.5
1 . درباره اين حديث از جهت سند و دلالت طى سه جلد از كتاب بزرگ نفحات الأزهار في خلاصه عبقات الأنوار تحقيق و پژوهش گسترده اى شده است.
2 . مسند احمد: 3 / 14.
3 . صحيح ترمذى: 2 / 219.
4 . همان: 2 / 220.
5 . المستدرك على الصحيحين: 3 / 109.