اهل بيت عليهم السلام ساخته خداوندگار و مردم ساخته آنان
حضرت على عليه السلام در نامه اى به معاويه چنين مى نويسد:
إنّ قوماً استشهدوا في سبيل اللّه تعالى من المهاجرين والأنصار ـ ولكلّ فضل ـ حتّى إذا استشهد شهيدنا، قيل سيّد الشهداء… ولولا ما نهى اللّه عنه من تزكية المرء نفسه لذكر ذاكر فضائل جمّة، تعرفها قلوب المؤمنين، ولا تمجّها آذان السامعين، فدع عنك من مالت به الرمية؛ فإنّا صنائع ربّنا والناس بعد صنائع لنا…؛1
گروهى از مهاجران و انصار در راه خداوند شهيد شدند ـ و هر كدام فضيلتى داشتند ـ تا آن كه شهيد ما (حضرت حمزه عليه السلام) شربت شهادت نوشيد. پس به سرور و سالار شهيدان معروف شد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله هنگام نماز بر او شيوه خاصى را به كار برد و هفتاد تكبير را خواند.
مگر نمى بينى دست مردمان بسيارى در راه خداوند بريده شد و هر كدام فضيلت و مرتبتى داشتند؛ ولى هنگامى كه يكى از ما (حضرت جعفر بن ابى طالب عليه السلام) همانند آنان شد طيار (پرواز كننده) در بهشت و صاحب دو بال ناميده شد.
اگر خداوند از خودستايى باز نداشته بود، فضيلت ها و خوبى هاى فراوانى را برمى شمردم كه دل هاى مؤمنان با آن ها، آشناست و در گوش شنوندگان خوش آوا. پس آن چه را كه در آن سودى نيست رها كن (و آب در غربال مپيماى)؛ چرا كه ما ساخته و پرداخته پروردگارمان هستيم و بعد از آن، مردم همگى ساخته و پرورده هاى ما هستند.
و اين كه ما و شما درآميختيم و طرح خويشاوندى ريختيم، از شما دختر گرفتيم و به شما دختر داديم و مانند همتا و برابر با شما رفتار كرديم، عزّت و سربلندى ديرين و فضيلت ها و سرافرازى هاى پيشين را از ما باز نمى دارد، در حالى كه شما چنين شأن و مقامى را نداريد… .
پس ما يك بار براى خويشاوندى با پيامبر، به خلافت سزاوارتريم و ديگر بار براى طاعت و فرمانبردارى (دستور پيامبر در پيروى از ما) برتريم.
و آن گاه كه مهاجران در سقيفه بر انصار به نزديكى با پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله دليل آورده و پيروز شدند پس اگر موجب برترى همان است حق با ماست، نه با شما و اگر به دليل ديگرى است، پس هم چنان انصار برترند و ادعايشان پابرجاست.
اين نامه، برترى هايى از اهل بيت عليهم السلام را در بر گرفته است؛ برترى هايى با معانى ارزشمند كه داراى راز بزرگى است كه امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايد:
إنّا صنائع ربّنا والناس بعد صنائع لنا؛
ما ساخته و پرداخته پروردگارمان هستيم و بعد از آن، مردم همگى ساخته و پرداخته ما هستند.
اين جمله در نامه امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه الشريف به شيعيان نيز آمده است، آن جا كه مى نگارد:
بسم اللّه الرحمن الرحيم
عافانا اللّه وإيّاكم من الفتن… ونحن صنائع ربّنا والخلق بعد صنائعنا…؛2
به نام خداوند بخشاينده مهربان
خداوند ما و شما را از شر بلاها و فتنه ها ايمن و عافيت بدارد، و روح و حقيقت يقين را به ما و شما ببخشايد و ما و شما را از بدى عاقبت باز بدارد.
ترديد بعضى از شما در دين به من رسيده است و از آن خبردار شده ام و هر دودلى و سرگردانى كه درباره ولىّ امر و امامان به شما روى كند به خاطر شما، غمگين مى شويم ـ نه براى خودمان ـ و موجب ناراحتى ما درباره شما مى شود، نه درباره خودمان؛ زيرا خداوند همواره همراه ماست و با وجود او به غير او نيازى نداريم و همواره حق و درستى همراه ماست. پس اگر كسى از ما عقب بماند ما را وحشت فرا نمى گيرد و همانا ما ساخته و پرداخته پروردگار خويشيم و تمامى مخلوقات پرورده ما هستند.
اى شيعيان دودل! شما را چه مى شود كه در شك و دودلى هستيد و در سرگردانى به سر مى بريد، آيا نشنيده ايد خداوند مى فرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَأَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمْ)؛3
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر و اولى الامر خود اطاعت كنيد.
آيا شما آثارى را كه درباره امامانتان ـ درود و سلام بر گذشتگان و باقى ماندگان آنان باد ـ هست و ايجاد مى شود به شما رسيده است، نمى دانيد؟
آيا شما نمى بينيد چگونه خداوند پناه گاه هايى براى شما قرار داد تا به آن ها پناه ببريد و علامت هايى كه به وسيله آن ها هدايت شويد؛ از زمان حضرت آدم تا اين كه آخرين آن ها عليهم السلام پديدار گشت؟! هرگاه پرچم و علامتى ناپديد گشت پرچم ديگرى پديدار شد و هر گاه ستاره اى خاموش شد، ستاره فروزان ديگرى پديدار شد.
در توضيح اين سخن گهربار بايد بگوييم كه در واقع مى فرمايند:
هيچ شخصى نعمتى بر ما ندارد، بلكه فقط خداوند بزرگ و با عظمت به ما نعمت داده است. پس بين ما و خداوند در نعمتى الاهى هيچ واسطه اى نيست و مردم از همه طبقات ساخته و پرداخته ما هستند. ما، بين مردم و خداوند واسطه هستيم، و ما هستيم كه تمام نعمت ها را به مردم فرو مى ريزيم، و ما بندگان خدا هستيم و مردم بندگان ما هستند.
آن حضرت با اين گفتار به اين معنا اشاره كرده است كه «و هيچ گاه كسى كه نعمت از او بر مردم جارى شده است با مردم مساوى و برابر نيست».
شيخ كلينى رحمه اللّه در اين زمينه روايتى را نقل كرده است كه امام عليه الصلاة والسلام فرمود:
إنّ اللّه خلقنا فأحسن خلقنا، وصوّرنا فأحسن صورنا، وجعلنا عينه في عباده ولسانه الناطق في خلقه… وبعبادتنا عُبد اللّه ولولانا نحن ما عُبِد اللّه؛4
همانا خداوند ما را آفريد پس به بهترين شكل آفريد و ما را به بهترين صورت پرداخت. ما را بين بندگانش چشم، و زبان گوياى خود بين مردمان، و دست گشاده به رحمت و مهربانى بر بندگان خود، قرار داد، ما روى خداوند هستيم كه به سويش رو كنند و بابى كه به او دلالت مى كند، از جانب او همه چيز بخشيده و خزانه داران او در آسمان و زمين هستيم. به وسيله ما تمام درختان ميوه دار مى شود، و ميوه ها رسيده مى شود، و رودها روان مى گردد و به وسيله ما خداوند باران آسمان را فرو مى بارد و زمين گياهانش را مى روياند و به عبادت ماست كه خداوند پرستيده مى شود و اگر ما نبوديم هيچ گاه خداوند پرستش نمى شد.
كوتاه سخن اين كه امامان از اهل بيت عليهم السلام نعمت الاهى بر تمام مخلوقات هستند و نعمت در اين آيه به آنان تفسير شده است:
(يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا)؛5
نعمت الاهى را مى شناسند سپس آن را انكار مى كنند.6
در آيه ديگر «نعيم» به آن بزرگواران تفسير شده است:
(ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذ عَنِ النَّعِيمِ)؛7
سپس در آن روز از نعمت پرسيده خواهيد شد.8
آرى، آنان واسطه هاى بين خداوند و تمام موجودات در آفرينش، علم، روزى و ديگر الطاف و بخشش هاى الاهى و نعمت ها هستند.
پس خداوند كننده اى است كه تمام هستى از اوست و امام، كننده اى است كه هستى به سبب اوست و اين همان ولايت و سرپرستى كليّه است.
پس آيا مى توان كسى را از اين اُمّت با خاندان حضرت محمّد صلى اللّه عليه وآله مقايسه كرد و سنجيد؟ و آيا مى شود كسى از خلايق با آنان هم سطح و مساوى شود؟
1 . نهج البلاغه: 386.
2 . الاحتجاج: 2 / 277، بحار الأنوار: 53 / 178.
3 . سوره نساء: آيه 59.
4 . الكافى: 1 / 144.
5 . سوره نحل: آيه 85 .
6 . ر.ك: الصافى فى تفسير القرآن: 303.
7 . سوره تكاثر: آيه 8 .
8 . ر.ك: الصافى فى تفسير القرآن: 573.