آرمان ها و انديشه ها
هر مكتب و مذهبى و هر آرمانى آرزو دارد كه روزى فراگير شده و تمامى مردم به آن بگروند; آرمان الهى باشد يا مادّى، بر اساس عقل و خرد باشد، يا بر اساس شهوت و غريزه قدرت طلبى.
همه فرمانروايان دوست دارند قلمرو فرمانرواييشان افزوده شود و گستره حكومتشان گسترده تر گردد.
در اين ميان امتياز فرمانروايان الهى از مادى، در گسترش قلمرو حكومتى براى فرهنگ توحيد و اخلاق غنى اسلام; نه براى اشباع غريزه قدرت طلبى و نشر جهل و فرهنگ هواپرستى، توجه و دقّت در چند مطلب است.
1 . خداوند مالك حقيقى است. آيا به او اذن چنين كارى داده يا نه؟!
2 . اگر خدا به او اذن داده، آيا او بر طبق همان معيارها و موازينى كه خدا معيّن نموده رفتار كرده يا در اين نبردها و پيكارها از محدوده موازين شرع خارج شده است؟
3 . آثار و پيامدهاى اين جنگ ها براى مردم و جامعه اسلامى چه بوده؟ و آيا به نفع مسلمانان بوده يا به ضرر آنان؟
با توجه به اين سه مورد مهم مى توانيم درباره يك پيكار داورى كنيم. اما اگر كسى بدون اذن خدا به نبرد و جنگ پرداخت و در اين ميدان، نه موازين الهى را رعايت نمود و نه بر راه و روش خداپسندانه حركت كرد; بلكه روش مستكبران، زورگويان و فرعون ها را پيش گرفت و از آن طرف هم نتايج بسيار نامطلوبى عايد مسلمانان كرد و جلوى انتشار فرهنگ اسلام را گرفت، هيچ گاه نمى توان آن نبرد و پيكار را جنگى الهى و قابل تقدير دانست.
منو