اهل بيت كشتى نجات اُمّت
آن گاه كه سخن از فضايل و مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام به ميان مى آيد، ابن تيميّه با تمام توان مى كوشد تا شايد بتواند آن فضيلت و منقبت را انكار نمايد، هر چند به قيمت بستن چشم خود به روى واقعيّات، بى اعتبار كردن كتاب هاى معتبر حديثى اهل سنّت، گشودن زبان ناسزا به بزرگان و رؤساى مذهب اهل سنّت و انگشت اتهام به سوى آن ها نشانه بردن باشد; چرا كه او نمى تواند فضيلتى را براى مولاى متقيان امير مؤمنان على عليه السلام ببيند. به اين نمونه توجّه كنيد!
در حديث معروف و مشهور; بلكه متواتر بين فريقين آمده كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
إنّما مثل أهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق;
اهل بيت من همانند كشتى نوح هستند، هر كس بر آن سوار شود نجات مى يابد و هر كه از آن روى گردان شود، غرق خواهد شد.
ابن تيميّه درباره آن مى گويد:
اين حديث هيچ سندى ندارد; نه سند صحيحى دارد و نه در هيچ كدام از كتاب هاى معتبر حديثى آمده است. اگر هيزم كشان شب ـ كه نمى فهمند در توبره خود چه چيزى مى ريزند به نقل روايات جعلى مى پردازند ـ آن را نقل مى كنند، اين كار بر سستى آن مى افزايد.1
به راستى منظور ابن تيميّه از هيزم كشان شب كه نمى فهمند چه چيزى جمع مى كنند چه كسانى هستند؟
به گمان شما چه كسانى اين حديث را نقل كرده اند كه ابن تيميّه اين گونه بر آن ها مى تازد؟
گويا نقل فضايل امير مؤمنان على عليه السلام نزد او چنان گناه بزرگى است كه اگر رؤساى مذهب و بزرگان هم كيش خود نيز به چنين گناه نابخشودنى گرفتار شوند! از اعتبار ساقط شده و نقل آن ها نه تنها اعتبارى به حديث نمى دهد; بلكه حديث را بى اعتبارتر مى كند.
اكنون به برخى از راويان و ناقلان اين حديث اشاره مى كنيم:
از اصحاب پيامبر صلى اللّه عليه وآله:
اميرالمؤمنين عليه السلام، ابوذر، عبداللّه بن عباس، ابوسعيد خُدرى، ابوالطفيل، انس بن مالك، عبداللّه بن زبير و سلمة بن أكوع.
علمايى كه در كتاب هاى معتبر خود به نقل آن پرداخته اند:
احمد بن حنبل، بزّار، ابويعلى موصلى، ابن جرير طبرى، نَسائى، طبرانى، دارقُطْنى، حاكم نيشابورى، ابوبكر بن مردويه اصفهانى، ابونعيم اصفهانى، خطيب بغدادى، ابوالمظفّر بغدادى، مجدالدين بن الأثير، محبّ طبرى، ذهبى، ابن حجر عسقلانى، سخاوى، جلال الدين سيوطى، ابن حجر مكّى، متّقى هندى، قارى، مناوى و ديگران.
اگر اينان هيزم كشان شب هستند، بسيار خوب، براى ما مهم نيست كه اين ها جزء دروغ نويسان و هيزم كشان كور باشند; امّا آيا روشنفكران اهل سنّت با اين ادعاى ابن تيميّه موافقند؟
حاكم نيشابورى پس از نقل اين حديث مى گويد: شرايطى كه مسلم براى صحّت يك حديث گذارده، در اين حديث موجود است و از نظر او، حديثِ صحيحى است.
هم چنين خطيب تبريزى اين حديث را در مشكاة المصابيح آورده است. كتابى كه در آن به پيروى از كتاب مصابيح السنّه، فقط به احاديث صحيح و حسن پرداخته و هيچ حديث جعلى را در آن ذكر نكرده است.
البته اين حديث به جز اين سند، سندهاى صحيح ديگرى نيز دارد.2
1 . منهاج السنّه: 7 / 395.
2 . المعجم الصغير: 2 / 22، مشكاة المصابيح: 3 / 1742، المستدرك على الصحيحين: 2 / 343، مجمع الزوائد: 9 / 168، تاريخ بغداد: 12 / 91، المطالب العاليه: 4 / 75، فيض القدير: 2 / 519 و 5 / 517، كنز العمّال: 13 / 82 ، 85 ; الصواعق المحرقه: 152، جواهر العقدين: 2 / 120، مرقاة المفاتيح: 5 / 610.