حقيقت امر در حديث سدّ الأبواب
با توجه به آن چه بررسى شد، روشن شد كه هيچ يك از مواردى كه در جمع بين دو قصه ذكر كرده اند، تمام نيست. از طرفى سخنان عالمان اهل تسنّن در اين جا در نهايت آشفتگى است. اين آشفتگى فقط به جهت خوددارى آنان از ارائه حق و اعتراف به واقعيت هاست.
بنابراين، حقيقت امر در اين حديث چنين است:
روزى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله دستور داد كه تمام درهايى كه به مسجد باز مى شدند بسته شود و اين به جهت منزّه داشتن مسجد از پليدى ها و دور نگهداشتن آن از آلودگى ها بود. حتى درِ خانه عمويش حمزه سيدالشهداء عليه السلام را با وجود برترى و خويشاوندى و مقام رفيعش بست.
احاديثى كه بيان گر علّت بستن درها هستند ـ و ما آن ها را يادآور شديم ـ نزد شيعه و سنى بسيار است.
در اين ميان پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به بستن درِ خانه خود و خانه على عليه السلام فرمان نداد و به على عليه السلام و اهل بيتش اجازه داد كه در حال جنابت در مسجد درنگ كنند و از آن عبور نمايند; زيرا آنان به حكم آيه تطهير ـ كه از جانب ربّ العالمين نازل شده است ـ و ادلّه ديگرى كه درباره عصمت اهل بيت عليهم السلام بيان شده و به خاطر اين ويژگى از همه مردم ممتاز بودند، هرگز درِ خانه آن ها بسته نشد; زيرا آن دليلى كه براى بستن در خانه ديگران بود، براى آنان وجود نداشت.
به اين ترتيب ويژگى ديگرى از ويژگى هاى ايشان روشن شد;1همان ويژگى و برترى كه شگفتى گروهى و حسدورزى و يا خشم گروه ديگرى را برانگيخت.
آن گاه همين حسد همواره در دل پيروان اين افراد مانند مالك و امثال او باقى ماند و همين حسدورزى نسبت به على عليه السلام و مهرورزى نسبت به ابوبكر ـ كه به تصريح اخبار درِ خانه اش بسته شد ـ آن ها را واداشت كه در برابر آن، حديثى جعل كنند و آن فضيلت و برترى را به ابوبكر برگردانند(!)
واقعيّت آن است كه جعل و ساختن چنين احاديثى ـ در بيشتر موارد ـ از ساخته هاى دوران معاويه است; ولى سازنده حديث، آن را از زبان پيامبر صلى اللّه عليه وآله در واپسين لحظات زندگى آن حضرت نقل كرده است. اين احاديث ساختگى نظاير متعددى دارد.
آرى، آنان پس از پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله، ابوبكر را به خلافت منصوب كردند و با او بيعت نمودند، در حالى كه مى دانستند هيچ نص و تصريحى الهى درباره او وجود ندارد و هيچ گونه شايستگى لازم در او نيست، آن سان كه با توجه به سخنانى كه از او نقل مى كنند، خود به اين مسأله اعتراف كرده است.
از اين رو تلاش كردند كه احاديثى را جعل كنند و آن ها را به پيامبر صلى اللّه عليه وآله نسبت دهند و بگويند كه حضرتش اين احاديث را در دوران بيمارى خود بيان كرده است و آن ها چنين پنداشتند كه در آن سخنان اشاره اى محكم به مسأله خلافت است تا به ساخته و پرداخته خود رنگ شرعى دهند و آن چه را كه اتفاق افتاده است به اراده الهى نسبت دهند!2
از جمله احاديث جعلى و ساختگى اين دوران مى توان به موارد زير اشاره نمود: حديثى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: «به ابوبكر بگوييد تا پيش نماز مردم شود».3
در حديث ساختگى ديگرى آمده است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: «… خدا و مؤمنان جز ابوبكر را نمى خواهند».
در حديث ساختگى ديگرى آمده كه حضرتش فرمود: «تمام درها جز در خانه ابوبكر را ببنديد». يا: «تمام دريچه ها جز دريچه خانه ابوبكر را ببنديد».
آن گونه كه روشن شد ما موضوع اين نوشتار را به بررسى و نقد اين حديث ساختگى قرار داديم و از نظر سند، متن و دلالت اثبات كرديم كه اين حديث ناتمام است تا جايى كه عالمان اهل تسنّن در معناى حديث سر در گم شده اند و گفتارشان دچار آشفتگى شده و مواضعشان در قبال اين حديث متناقض است; به گونه اى كه برخى از آن ها چاره اى نديده اند جز اين كه ادّعا كنند حديث «إلاّ باب علي عليه السلام» جعلى و وارونه است!!
1 . از كسانى كه به اين ويژگى و اختصاصى بودن آن تصريح كرده است، محبّ الدين طبرى در كتاب ذخاير العقبى: 141 است.
2 . براى آگاهى بيشتر ر.ك: احاديث واژگونه: 94 ـ 100 از همين نگارنده.
3 . ما اين حديث را در نوشتارى جداگانه با عنوان چگونگى نماز ابوبكر به جاى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بررسى و نقد كرده ايم و در شمار سلسله پژوهش هاى اعتقادى چاپ شده است.