ديدگاه حلبى
حلبى نويسنده كتاب السيره نيز به اين موضوع پرداخته است. وى به سستى پايه هاى اين جمع توجّه كرده و با تفسيرها و تغييراتى آن را نقل كرده و مى گويد:
برخى از عالمان اين دو قصّه را به اين صورت جمع كرده اند كه قصّه على كرّم اللّه وجهه پيش از زمانى بوده است كه خانه هاى مردم دو در داشتند كه يكى به سمت مسجد و ديگرى به بيرون آن باز مى شد، فقط خانه على كرّم اللّه وجهه بود كه جز يك در نداشت كه آن هم به مسجد باز مى شد. خانه او درِ ديگرى به خارج نداشت.
پيامبر صلى اللّه عليه وآله دستور داد درهايى كه به سمت مسجد باز مى شدند، بسته شوند; يعنى ورودى درها جز درِ خانه على كرّم اللّه وجهه باريك تر شده و به دريچه تبديل گردند; زيرا خانه على فقط يك در داشت و چنانچه گذشت او جز از آن در، راهى به بيرون نداشت; از اين رو پيامبر صلى اللّه عليه وآله دستور نداد كه درِ خانه على دريچه شود.
بعد از اين امر پيامبر دستور داد همه دريچه ها جز دريچه خانه ابوبكر بسته شوند. بعضى گفته اند: پيامبر به بسته شدن دريچه خانه على كرّم اللّه وجهه دستور داد; ولى چنين ادّعايى قابل انديشه و تأمّل است; زيرا كه روشن شد كه خانه على كرّم اللّه وجهه فقط يك در داشت. پس منظور از واژه «در»، در قصّه ابوبكر درِ واقعى نيست; بلكه مراد دريچه است و منظور از واژه «در» در قصّه على كرّم اللّه وجهه درِ حقيقى است.1
1 . انسان العيون: 3 / 383 و 384.