نقد ديدگاه
ما هر دو نكته را نقد و رد مى كنيم و درباره نكته نخست مى گوييم: همان گونه كه پيش تر بيان شد، بُخارى كسى است كه حديث «إلاّ خوخة أبي بكر» را از «خوخه» (دريچه) به «باب» (در) تحريف كرده است. ما به توجيه ابن حجر اشاره كرديم و گفتيم: وى اين سخن را توجيه كرد و گفت كه بُخارى حديث را نقل به معنا كرده است.
البته تناقضى كه در مورد سخن ابن حجر وجود دارد بر كسى پوشيده نيست.
و درباره نكته دوم نيز مى گوييم: توجيه ديگر كلام ابن حجر چنين بود كه داستان حديث «إلاّ باب علي» بر داستان «حديث خوخة» تقدّم زمانى بسيارى داشته است.
همان طورى كه روشن شد، داستان حديث «إلاّ باب علي عليه السلام» پيش از جنگ اُحد رخ داده است; ولى بنابر آن چه كه ذكر كرده اند، داستان ابوبكر در دوران بيمارى پيامبر صلى اللّه عليه وآله رخ داده است; همان بيمارى كه به رحلت آن حضرت بينجاميد.
بنابراين در صورتى كه پيامبر به بستن درها امر كرده بود، معناى امر او به بستن دريچه ها چيست؟! از اين رو چاره اى نيست جز آن كه ادّعا شود كه مردم از امر پيامبر صلى اللّه عليه وآله درباره بستن درها اطاعت كردند; ولى دريچه هايى را ساختند تا راه ورودشان را به مسجد نزديك كنند!
اين توجيه ضعيف موجب شده است كه ابن حجر با جمله «گويا آنان…» ترديد و عدم اطمينان خود را درباره اين مسئله ابراز كند.
اكنون اين پژوهش و بررسى را از سه محور ديگر پى مى گيريم:
1 . آيا به راستى عاقلانه است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به بستن درها امر فرمايد; آن گاه به ايجاد دريچه هايى كه از طريق آن ها راه ورود به مسجد نزديك مى شود، اجازه دهد؟!
اگر از طريق دريچه هاى ساخته شده، مى توان به مسجد راه يافت; پس ديگر بستن درها چه معنايى دارد؟!
2 . با توجه به متن هاى حديث «سدّ الأبواب إلاّ باب علي» هيچ واژه اى نيست كه نشان گر اجازه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله براى ساختن دريچه باشد.
3 . احاديثى نقل شده كه بر ممنوعيّت ساختن دريچه ها بعد از امر به بستن درها تصريح مى كنند، در حديثى آمده است كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
سدّوا أبواب المسجد إلاّ باب علي;
درهاى مسجد جز درِ خانه على را ببنديد.
مردى گفت: به من اجازه دهيد به اندازه اى كه داخل مسجد شده و از آن خارج شوم راه را باز بگذارم؟
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: مأمور به انجام چنين كارى نيستم.
گفت: اى رسول خدا! به اندازه اى كه سينه ام را خارج كنم به من اجازه بده باز بگذارم؟
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: به چنين كارى امر نشده ام.
او از خواسته خود منصرف شد و فرد ديگرى گفت: اى رسول خدا! به اندازه اى كه سرم را وارد مسجد كنم اجازه دهيد باز بگذارم؟
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: به چنين كارى امر نشده ام.
او نيز آزرده خاطر، گريان و غمگين رفت. در اين هنگام پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
لم اُؤمر بذلك. سدّوا الأبواب إلاّ باب علي;1
به اين كار امر نشده ام. همه درها جز درِ خانه على را ببنديد.
در حديث ديگرى آمده است:
مردى از اصحاب پيامبر صلى اللّه عليه وآله عرض كرد: اى رسول خدا! به من اجازه دهيد از خانه ام به اندازه پنجره و نورگير كوچكى به مسجد باز گذارم تا صبح و شام از آن به تو بنگرم.
حضرت فرمود:
لا واللّه، ولا مثل ثقب الإبرة;2
نه! به خدا سوگند، به اندازه سوراخ سوزن هم اجازه نمى دهم.
از اين رو سمهودى مى گويد: از همان ابتدا امر پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مبنى بر بستن درها منعى بود كه شامل بستن دريچه ها، بلكه كوچك تر از آن نيز مى شد.3
با بررسى انجام يافته روشن شد كه حق با كسانى است كه از جمع ميان دو دسته روايات دورى كرده اند.
1 . وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى: 2 / 479 و 480.
2 . همان: 2 / 480.
3 . همان.