تهديد
ابن زياد بنا بر حكمى كه از جانب معاويه داشت و توسّط يزيد ابلاغ شده، وارد شهر كوفه شد، كارهايى را در كوفه به اجرا گذارد و ماجراهاى فراوانى پيش آورد. وى در نخستين خطبه اش در مسجد به مردم گفت:
أمّا بعد، فإنّ أميرالمؤمنين ولاّني مصركم، وثغركم وفيئكم، وأمرني بإنصاف مظلومكم وإعطاء محرومكم والإحسان إلى سامعكم ومطيعكم كالوالد البرّ، وسوطي وسيفي على من ترك أمري وخالف عهدي، فليبق امرؤ نفسه…;1
يزيد سرپرستى شهر شما را به من سپرده و به من دستور داده با مظلومان، منصف باشم و به محرومان بخشش كنم و با كسانى كه اطاعت و حرف شنوى دارند مهربان باشم، همانند پدرى نيكوكار و امّا كسانى كه مخالفت مى كنند و عهد و پيمان را مى شكنند با تازيانه و شمشير جوابشان را خواهم داد… .
در اين سخنرانى، هم به موافقان وعده داده شد و هم به كسانى كه مخالفت مى كنند، هشدار و تهديدى صورت گرفت.
وى در نخستين اقدام خود مردم را تهديد كرد و دستور داد تمام قبايل، شخصيت ها و اشراف شهر كوفه را تك تك شناسايى كنند و به مرور آنان را به حضور طلبيد و بعد از شناسايى و معرفى، از آنان تعهّد گرفت تا از او اطاعت كنند.
وى درباره كسانى كه به حضورش نمى آمدند، اين گونه گفت:
فمن لم يفعل برئت منه ذمّة وحلال لنا دمه وماله…;2
اگر كسى نيايد و وفادارى اش را ثابت نكند، ريختن خون او و مصادره اموالش براى ما حلال شمرده مى شود.
هر شخصيّتى، از هر قبيله اى كه باشد اطاعت نكند، او در همان قبيله، به قتل خواهد رسيد و در منزل خودش به دار كشيده خواهد شد.
1 . الكامل فى التاريخ: 4 / 24.
2 . الارشاد: 2 / 45، الكامل فى التاريخ: 4 / 25.