خريدارى بزرگان با پول
معاويه براى تثبيت ولايت يزيد روش سومى را برگزيد. او در اين روش عدّه اى از بزرگان مخالف را با دادن پول و يا حقّ السكوت خريد. پيش تر گذشت كه معاويه براى عبدالرحمان فرزند ابوبكر، صد هزار درهم فرستاد; ولى او گفت: من دينم را به دنيا نمى فروشم.
در اجراى اين طرح، معاويه به والى كوفه، مغيرة بن شعبه دستور داد عدّه اى از اهل كوفه را به شام بفرستد تا آنان از معاويه، جانشينى يزيد را درخواست كنند! و به تعبيرى بگويند كه مردم ولايت عهدى يزيد را خواستارند.
مغيره چهل نفر را برگزيد و به شام فرستاد. آنان در سخنرانى معاويه شركت كردند و به او گفتند: اى آقا! چرا معطل مى كنى؟ براى چه مردم را در انتظار مى گذارى؟! اى معاويه! ما از آينده خبر نداريم و نمى دانيم چه خواهد شد. مصلحت اين است كه يزيد را به جانشينى خود معرفى كنى… .
معاويه در پاسخ گفت: عجب! درخواست شما اين است؟ باشد، پس شما صبر كنيد! من فكر كنم و بعد اعلام مى نمايم.
سركرده اين گروه عروه پسر مغيرة بن شعبه بود.
فردى به او گفت: پدر تو دين اين گروه را به چه مبلغى خريد؟
عروه پاسخ داد: سى هزار درهم.
گفت: عجب! دين آنان خيلى ارزان بود!1
1 . تاريخ مدينة دمشق: 40 / 298; الكامل فى التاريخ: 3 / 350.