مُبْغِضٌ لاَِعْدَائِكُمْ، وَ مُعَاد لَهُمْ;
بغض دشمنانتان را در دل دارم و با آنان عداوت مىورزم.
در اين جمله دو واژه آمده:
واژه «بغض» كه حالتى نفسانى و در باطن انسان است.1
واژه «عِداء» كه همان دشمنى است.
معلوم مى شود كه وظيفه ما در برابر دشمنان اهل بيت فقط كينه، اعراض و نفرت باطنى نيست، بلكه اظهار دشمنى نيز هست. پس اين كه بعضى مى گويند: «تبرّى امرى باطنى است و ظاهر نمودن آن لازم نيست»، اشتباه است، بلكه به هر طريق ممكن بايد تبرّى اعلان گردد، قولاً و فعلاً بايد از دشمنان اهل بيت بيزار بود، دقيقاً مثل حبّ كه ضدّ بغض است، بلكه اصلاً اگر به نحوى اظهار نشود، معلوم نمى شود. البتّه موازين شرعى و عقلايى بايد رعايت شود.
1 . المفردات في غريب القرآن: 55; البغض نفار النفس عن الشيء الّذي ترغب عنه، وهو ضدّ الحب.