چرا تفصيل؟
در اين فراز دو تفصيل وجود دارد:
1 . اين كه مخاطبان معرّفى ائمه عليهم السلام يك يك ذكر شده اند، و حال آن كه ممكن بود با يك جمله مثل «كلّ الخلائق» مطلب افاده شود.
2 . اين كه به تفصيل به مقامات ائمه عليهم السلام و به الفاظ مختلف پرداخته شده است.
اكنون اين پرسش مطرح مى شود كه چرا تفصيل؟
اين اسلوبى از اساليب لغت عرب است كه در معانى و بيان آمده و از محسّنات كلام اين است كه چنين تفصيل داده شود.
اين گونه محسّنات كلامى در قرآن، دعاها و زيارات آمده است. در زيارت حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف اين گونه مى خوانيم:
… السلام عليك حين تقوم، السلام عليك حين تقعد، السلام عليك حين تقرأ وتبيّن. السلام عليك حين تصلّي وتقنت، السلام عليك حين تركع وتسجد، السلام عليك حين تحمد وتستغفر، السلام عليك حين تهلّل وتكبّر، السلام عليك حين تصبح وتمسي، السلام عليك في الليل إذا يغشى، والنهار إذا تجلّى.
السلام عليك أيّها الإمام المأمون، السلام عليك أيّها المقدّم المأمول، السلام عليك بجوامع السلام… .1
در اين زيارت به جاى اين تفصيل مى توانست اين گونه بفرمايد: السلام عليك في جميع الأحوال; اما اين بيان نكته دارد.
قرآن كريم در داستان حضرت موسى عليه السلام مى فرمايد:
(وَما تِلْكَ بِيَمينِكَ يا مُوسى * قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَأَهُشُّ بِها عَلى غَنَمي وَلِيَ فيها مَآرِبُ أُخْرى);2
و آن چيست در دست راست تو اى موسى؟ گفت: اين عصاى من است; بر آن تكيه مى كنم، برگ درختان را با آن براى گوسفندانم فرو مى ريزم و من در آن منافع ديگرى نيز دارم.
آرى، اين ها، حساب هايى بين محبوب و محبّ است، كه انسان نسبت به كسى كه اخلاص دارد و ارادتمند است، ميل دارد با او زياد حرف بزند، توضيح بيشترى بدهد و سخن را ادامه بدهد.
البته شايد نكات، خصوصيّت ها و ظرافت هاى ديگرى نيز داشته باشد.
1 . الاحتجاج: 2 / 316، بحار الأنوار: 53 / 171، حديث 5.
2 . سوره طه (20): آيه 17 ـ 18.