پاداش پيروان و سزاى مخالفان
مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ، وَ مَنْ خَالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ;
كسى كه از شما پيروى كرد، جايگاه او بهشت است و آن كه با شما مخالفت كرد، آتش دوزخ جاى اوست.
طبق آيات قرآن و روايات، ائمه عليهم السلام شاخص، عَلَم، آيت، نشانه، معيار و ميزان هستند. و ما بخشى از آن ها را در مباحث گذشته آورده ايم.
بنابراين، راه رسيدن به جنّات نعيم اتّباع و پيروى اهل بيت اطهار عليهم السلام، و بهشت فقط جاى پيروان آن حضرات است، و هر كس بر خلاف آن ها باشد عاقبتش دوزخ خواهد بود، و اين حقيقت را پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به صورت هاى گوناگون به امت ابلاغ فرموده اند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله اطاعت و تبعيّت از اميرالمؤمنين عليه السلام را اطاعت و تبعيّت خود و معصيت و مخالفت حضرت امير را معصيت و مخالفت خود قرار داده و اين معنا را علماى شيعه و سنّى به اسانيد خود روايت نموده اند:
حاكم نيشابورى به سند صحيح از ابوذر رضى الله عنه نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
من أطاعني فقد أطاع الله، ومن عصاني فقد عصى الله، ومن أطاع عليّاً فقد أطاعني، ومن عصى عليّاً فقد عصاني;1
كسى كه از من اطاعت كند، در واقع از خدا اطاعت كرده است و كسى كه از فرمان من سرپيچى نمايد، در واقع از فرمان خدا سرپيچى كرده است و كسى كه از على اطاعت نمايد، در واقع از من اطاعت كرده است و كسى كه از فرمان على سرپيچى نمايد، در واقع از فرمان من سرپيچى كرده است.
در حديثى ديگر حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله به عمّار فرمود:
فإنْ سلك الناس كلّهم وادياً وسلك علي وادياً فاسلك وادي علي وخلّ عن الناس.
يا عمّار! إنّ علياً لا يردّك عن هدى ولا يدخلك في ردى.
يا عمّار! طاعة علي طاعتي وطاعتي طاعة الله عزّوجل;2
اگر همه مردم به يك وادى بروند و على در يك وادى ديگر ره سپارد، در وادى على قدم بگذار و همه مردم را رها كن.
اى عمّار! او تو را از هدايت خارج نمى كند و به ذلّت، دلالت نمى نمايد.
اى عمّار! اطاعت از على، اطاعت از من و اطاعت از من، اطاعت از خداوند متعال است.
و در حديثى ديگر حضرتش به عبدالله بن مسعود فرمود:
أما والّذي نفسي بيده، لئن أطاعوه ليدخلنّ الجنة أجمعين أكتعين;3
سوگند به آن كه جانم به دست قدرت اوست، اگر همه از او اطاعت كنيد، به يقين همگى دسته جمعى وارد بهشت خواهيد شد.
پس يا بايد از راه خدا و رسول و ائمه اطهار عليهم السلام پيروى كرد، و يا از راه شيطان و هواى نفس. خداى متعال مى فرمايد:
(فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى * يَوْمَ يَتَذَكَّرُ اْلإِنْسانُ ما سَعى * وَبُرِّزَتِ الْجَحيمُ لِمَنْ يَرى * فَأَمّا مَنْ طَغى * وَآثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا * فَإِنَّ الْجَحيمَ هِيَ الْمَأْوى * وَأَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى);4
و هنگامى كه آن حادثه هولناك و عظيم (قيامت) واقع شود، انسان به ياد سعى و كوشش و اعمال خويش (خوب و بد) مى افتد و جهنّم براى هر بيننده اى ظاهر و آشكار مى گردد، امّا آن كسى كه در مقابل خداوند طغيان و سركشى كرده و زندگى دنيا را بر همه چيز مقدّم داشته، به يقين جهنّم جايگاه اوست، و اما كسى كه از مقام پروردگارش ترسان بود و نفسش را از هواهاى نفسانى باز داشته به يقين بهشت جايگاه و مأواى اوست.
دو راه، دو عمل، دو نتيجه و دو امام بيشتر نيست; يا امام هدايت گر و يا امام ضلالت و گمراه كننده و عاقبت تبعيّت از هر يك روشن است.
به تعبير دقيق تر، يك راه بيشتر نيست و غير آن هر چه باشد و رهبر، هر كه باشد گمراهى است، آن راه، راه اهل بيت كه راه خدا و رسول است. از اين رو است كه همواره كسانى كه اهل بيت عليهم السلام را قبول ندارند و خودشان افرادى را به عنوان امام جعل كرده اند، در عين حال ادّعا مى كنند كه پيرو اهل بيت عليهم السلام هستند.
ابن حجر مكّى چون مى داند كه راه نجات، فقط در تبعيت و پيروى اهل بيت عليهم السلام است، در كتاب الصواعق المحرقه به شيعيان مى گويد: شما پيروان اهل بيت نيستيد، ما پيرو آنان هستيم.5
1 . المستدرك على الصحيحين: 3 / 121.
2 . فرائد السمطين: 1 / 178، ينابيع المودّه: 1 / 384.
3 . مجمع الزوائد: 5 / 185.
4 . سوره نازعات (79): آيات 34 ـ 41.
5 . الصواعق المحرقه: 153 و 154.