كاملان در محبّت خدا
والتّآمّينَ فى مَحَبَّةِ اللّهِ;
و (سلام بر) كاملان در دوستى خدا.
ائمّه عليهم السلام كاملان در دوستى خدا هستند. آن بزرگواران در محبّت خداوند متعال به مرحله تمام رسيده اند و در اين محبّت تامّ هستند.
واژه «تمام» در مقابل نقصان است. براى مثال، اگر ظرفى از آب پر باشد، مى گويند: تمامش آب است; ولى اگر پر نباشد مى گويند: اين ظرف ناقص است بايستى دوباره آب بريزيم تا نقص برطرف گردد.
راغب اصفهانى در معناى واژه «تمام» كلام دقيقى دارد. وى مى نويسد:
تمام الشيء انتهاؤه إلى حدّ لا يحتاج إلى شيء خارج عنه;1
تمام بودن چيزى به اين است كه به اندازه اى برسد كه ديگر به چيز مازادى نياز نباشد.
از همين جا فرق بين دو واژه «تمام» و «كمال» روشن مى شود، كه تمام يعنى مثلاً اين ظرف به حدّى رسيد كه به چيزى ديگرى نياز نيست و خودش است و مازاد بر آن ديگر جا ندارد و كمال يعنى رسيدن، مثلاً اين سيب تا وقتى نرسيده و كال است ناقص است. وقتى آماده بهره بردارى شد مى گويند: رسيده، لذا گويند: كمال الشىء حصول ما فيه الغرض منه.
1. المفردات في غريب القرآن: 75.