ورود امام حسین علیه السلام به مکّه و رفتار والی
امام حسين عليه السلام بر خلاف ابن زبير از راه معمول و مسير اصلى راه مكّه را در پيش گرفته و در شب جمعه، سوم شعبان وارد شهر مكّه شدند. والى اين شهر، عمرو بن سعيد بن عاص اشدق بود.
تاريخ نگاران درباره عمرو بن سعيد نوشته اند: او زورگوئى از ستم پيشگان بنواميّه بوده است.1 از چنين فردى درباره سيدالشهداء عليه السلام فقط همين مطلب در منابع آمده كه بعد از ورود امام حسين عليه السلام به مكّه، به خدمت سيدالشهداء عليه السلام رسيد و پرسيد: آقا! شما براى چه به مكّه آمده ايد؟ حضرت فرمودند:
آمده ام تا به خانه خدا پناهنده شوم.2
بيش از اين برخورد و گفتگو، چيزى صورت نگرفته و تعرّضى نشده است. اما ملاحظه كنيد كه همين شخص درباره ابن زبير چگونه موضع مى گيرد؟ او مى گويد: به خدا سوگند! او را دست گير مى كنيم و اگر داخل كعبه شود، كعبه را بر سرش آتش مى زنيم، هر كس مى خواهد ناراحت شود!3
سرانجام امام حسين عليه السلام (در روز هشتم ذى الحجه) از مكّه حركت كردند و چون عمرو بن سعيد خبردار شد به درخواست بعضى از بنى هاشم (محمد بن حنفيّه يا عبداللّه بن جعفر) امان نامه اى به واسطه برادر خود به حضرت رساند كه در آن نوشته بود: اگر شما در مكّه بمانيد، از طرف من آسيبى به شما نخواهد رسيد و تو نيز اهل شقاق و فتنه گرى نباش.4
عجيب آن كه، زمانى كه امام حسين عليه السلام به نامه اعتنائى نكرده و به راه خود ادامه دادند، عمرو بن سعيد با اين دل سوزى ظاهرى اش در نامه اى به ابن زياد نوشت:
حسين بن على به كوفه مى آيد. بدان كه اگر او را به قتل نرسانى، عاقبت خودت به خطر مى افتد و آن چه را بايد انجام دهى، انجام ده.
حال از اين مطالب چه نتايجى مى توان گرفت؟
1 . البداية والنهايه: 8 / 342، مسند احمد: 2 / 522.
2 . عائذاً باللّه وبهذا البيت. تذكرة الخواص: 237.
3 . تاريخ الاسلام: 4 / 170.
4 . تاريخ مدينة دمشق: 14 / 209، تاريخ طبرى: 4 / 292.