روايت عايشه
همان گونه پيش تر بيان شد، پايه و اساس اين واقعه، همان كلام عايشه است; زيرا كه او در اين قصّه حضور داشت و صاحب اين قصّه است.
از طرفى حديث ديگران نيز يا به او مى رسد و يا حكايتى از گفتار و رفتار اوست.
از سوى ديگر روايت عايشه نسبت به ديگر روايات، بيشترين طُرق را داشته و داراى صحيح ترين سندها در مقايسه با ديگر سندها است و روايت وى كامل ترين متن را نيز دارا مى باشد كه به طور مفصّل قصّه را بيان نموده است.
آن سان كه ملاحظه كرديد، ما مهم ترين سندهاى آن را ذكر كرديم، و آن را با كامل ترين متن نقل نموديم. ما در فصل آينده، با دقّت به متن اين روايت با متن هاى گوناگونش خواهيم پرداخت.
اكنون سند اين حديث را از دو محور بررسى مى نماييم:
1 . راويان سندها;
2 . شخصيّت عايشه.
يك بار سخن درباره رجال سندها; و بار ديگر سخن پيرامون خود عايشه است.
منو