روايت سالم بن عبيد
حديث سالم بن عبيد را ابن ماجه نقل كرده است.
اين حديث را از سه محور مى توان مورد بررسى و نقد قرار داد:
1 . ابن ماجه پس از نقل آن مى گويد: اين حديثى غريب است.
2 . سندش جاى تأمّل دارد; چرا كه نعيم بن ابى هند كه يكى از راويان آن است، همواره از على رضى اللّه عنه بدگويى مى كرد و از اين رو يكى از پيشوايان اهل تسنن از او حديثى استماع نكرده است.1
بخارى و مسلم نيز از سلمة بن نبيط روايت نكرده اند. بخارى در مورد سلمه گويد: وى در پايان عمرش دُچار اختلال حواس شد.2
3 . افزون بر همه اين ها، هيچ روايتى در صحاح از سالم بن عبيد نقل نشده است، و از طرفى اصحاب سنن نيز، جز دو حديث از او روايت نكرده اند و آن دو حديث نيز در سندش اختلاف وجود دارد!
ابن حجر درباره وى گويد:
سالم بن عبيد اشجعى، از اهل صفّه بود; سپس به كوفه آمد. اصحاب سنن از او دو حديث صحيح پيرامون عطسه نقل كرده اند. وى روايت ديگرى از عمر دارد كه در گفتار عمر و عملكرد او در زمان وفات پيامبر صلى اللّه عليه وآله و سخن ابوبكر در اين مورد مطرح شده است. اين روايت را يونس بن بُكَير در زيادات خود نقل كرده است.
البتّه هلال بن يساف، نبيط بن شريط و خالد بن عرفطه نيز از سالم بن عبيد روايت نقل كرده اند.3
ابن حجر در ادامه مى افزايد: چهارمين فرد، سالم بن عبيد اشجعى است. وى مدّتى با پيامبر صلى اللّه عليه وآله مصاحبت داشته است. وى از اهل صفّه بوده و از كوفيّين به شمار مى آيد. او از پيامبر صلى اللّه عليه وآله در مورد تشميت عاطس4 روايت نقل كرده است. همچنين از عمر بن خطّاب روايتى نقل كرده است. خالد بن عرفجه ـ و گفته مى شود: ابن عرفطه ـ هلال بن يساف و نبيط بن شريط از سالم روايت كرده اند و در سند حديثش اختلاف است.5
با توجّه به عبارت ابن حجر در اين دو كتاب، و با مراجعه به روايتى كه هيثمى نقل كرده است،6 روشن مى شود كه حديث سالم بن عبيد پيرامون نماز ابوبكر، همان حديثى است كه از عمر (درباره آن چه كه به هنگام وفات پيامبر صلى اللّه عليه وآله گفته و عمل كرده) نقل نموده است; اما ابن ماجه بخشى از اين روايت را ذكر كرده، آن سان كه هيثمى به اين مطلب تصريح كرده است.
از طرفى ظاهر عبارت ابن حجر در الإصابه نادرستى سند آن را مى رساند، و شايد مقصود او از گفته اش در تهذيب التهذيب همين مطلب باشد، آن جا كه مى گويد: «در سند حديثش اختلاف است»; زيرا قدر متيقّن از روايات او، همان چيزى است كه نبيط بن شريط از او روايت مى كند و اين حديث نيز از همين قبيل است.
1 . تهذيب التهذيب: 10 / 418.
2 . همان: 4 / 143.
3 . الإصابه: 3 / 8 .
4 . تشميت عاطس: گفتارى كه هنگام عطسه، به عطسه كننده مى گويند.
5 . تهذيب التهذيب: 3 / 383 و 384.
6 . مجمع الزوائد: 5 / 331 و 333، كتاب خلافت، باب خلفاى چهارگانه، حديث 8935 .