وارث علوم سالار پيامبران
چهارم آن كه ابن تيميه درباره امام سجاد عليه السلام مطالبى را بيان كرده كه بايد به تحقيق درباره آن ها بپردازيم.
او مى گويد: «على بن حسين عليهما السلام از پدرش و ابن عباس و … روايت نقل كرده است».
در پاسخ بايد گفت: امام سجاد عليه السلام علم و دانش را از پدرش امام حسين شهيد عليه السلام اخذ كرده است و امام حسين عليه السلام نيز از پدر خويش امير مؤمنان على عليه السلام و ايشان نيز علم و دانش را از پيامبر و فرستاده پروردگار جهانيان اخذ كرده اند… .
در اين صورت، امام سجاد عليه السلام وارث علوم سالار پيامبران حضرت محمد صلّى الله عليه وآله مى شود و از اخذ علم و دانش و روايت از ديگران بى نياز مى شود.
زيرا كسانى را كه ابن تيميّه از آنان ياد مى كند، هرگز در علم و فضيلت به پاى امام زين العابدين عليه السلام نمى رسند. حتى بعضى از آنان در شمار عالمان به حساب نمى آيند.
بى ترديد پس از امام حسين عليه السلام برترين كسى كه ابن تيميّه از او ياد مى كند ابن عباس است. اما همه علم ابن عباس نيز برگرفته از علم و دانش اميرمؤمنان على، امام حسن و امام حسين عليهم السلام است. بنابراين، علم امام سجاد عليه السلام تنها بخشى از علوم به ارث رسيده به آن بزرگوار است… .
از تهمت هايى كه ابن تيميه مى زند اين كه «على بن حسين عليهما السلام از عايشه و مروان بن حكم اخذ علم و روايت كرده است».
به راستى هر عاقلى مى داند كه از سويى ميان امام سجاد عليه السلام و اين دو فرد هيچ تناسب علمى و فضيلتى وجود ندارد و از سوى ديگر رابطه اين دو با جدّ ايشان حضرت على عليه السلام و عموى ايشان سبط اكبر، امام حسن عليه السلام و هم چنين مطالبى كه در تاريخ درباره مروان بن حكم، اين ملعون پسر ملعون، نقل شده، روشن است!!
هم چنين ادّعاى ابن تيميه كه «على بن حسين عليهما السلام از مجالس بزرگان قوم كناره گيرى مى كرد و به هم نشينى با زيد بن اسلم مى پرداخت»، يك دروغ روشن است. حتى اگر امام سجّاد عليه السلام با او هم نشينى مى كرده، براى انتقال فضيلت و علم به او بوده است نه به عكس.
زيرا علاوه بر اين كه در كتاب هاى شيعه از زيد بن اسلم به عنوان اصحاب امام سجاد عليه السلام نام برده شده است، هم چنان كه در عبارت ابن تيميه گذشت خود او اين فرد را از كسانى مى داند كه از حضرت امام سجاد عليه السلام بهره علمى برده اند.
چنان كه ابونعيم اصفهانى نقل مى كند: على بن حسين عليهما السلام در حلقه هاى قوم خويش شركت نمى كرد، تا اين كه زيد بن اسلم مى آمد و نزد او مى نشست. او مى گفت: انسان بايد نزد كسى بنشيند كه به دينش سودى برساند.1
بنابر اين، با فرض درستى اين روايت، امام سجاد عليه السلام به زيد بن اسلم نفع مى رسانده است; زيرا ايشان مى فرمودند:
من كتم علماً أحداً أو أخذ عليه أجراً رفداً فلا ينفعه أبـداً;2
اگر كسى علمى را از فردى پنهان كند، يا به خاطر آن مالى را به عنوان اجرت بگيرد، اين علم هرگز برايش سودمند نخواهد بود.
1 . حلية الأولياء 3 / 138.
2 . همان: 3 / 140.