نكاتى جالب
در مسأله ازدواج حضرت على عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها، نكاتى نهفته است كه بايد به آن ها اشاره كنيم:
نخست آن كه اين ازدواج، به امر خداوند متعال صورت پذيرفت. اين مسأله را بسيارى از پيشوايان حديث اهل سنّت، هم چون طبرانى نقل كرده اند. حافظ هيثمى پس از نقل اين روايت از طبرانى مى گويد: «راويان آن ثقه و مورد اعتماد هستند».1
بيهقى، خطيب بغدادى، ابن عساكر، حاكم نيشابورى و ديگران نيز آن را روايت كرده اند.
دوم آن كه پيش از حضرت على عليه السلام، ابوبكر و عمر از فاطمه سلام الله عليها خواستگارى كرده بودند، كه پيامبر خدا صلى الله عليه وآله درخواست آن ها را رد كرده و فرموده بود:
لم ينزل القضاء بعده;2
دستورى هنوز نازل نشده است.
سوم آن كه بعضى از انصار، به على عليه السلام پيشنهاد كردند تا به خواستگارى فاطمه عليها السلام برود. هنگامى كه على عليه السلام به نزد پيامبر خدا صلى الله عليه وآله رفت، حضرت از او استقبال كرد و فرمود:
مرحباً وأهلا;
خوش آمدى.
بسيارى از دانشمندان سرشناس اهل سنّت اين ماجرا را روايت كرده اند. از جمله محمّد بن سعد در الطبقات الكبرى از بريده روايت مى كند. بريده مى گويد:
گروهى از انصار به على عليه السلام گفتند: به خواستگارى فاطمه عليها السلام برو.
او به نزد پيامبر رفت و سلام نمود. پيامبر فرمود: خواسته فرزند ابوطالب چيست؟
على عليه السلام پاسخ داد: براى خواستگارى فاطمه عليها السلام آمده ام.
پيامبر (با به كارگيرى دو عبارت از عباراتى كه عرب زبانان در مقام خوش آمدگويى به كار مى برند) فرمود:
مرحباً وأهلا;
خوش آمدى، خوش آمدى.
پيامبر چيزى بيش از اين دو كلمه به على عليه السلام نگفت. آن گروه از انصار، پس از خارج شدن على عليه السلام به او گفتند: چه شد؟
پاسخ داد: نمى دانم، تنها فرمود: «مرحباً واهلاً».
آنان گفتند: يكى از اين دو نيز از جانب رسول خدا صلى الله عليه وآله براى تو كافى است، علاوه بر خوش آمدگويى، اهل خويش را به تو بخشيد… .3
1 . مجمع الزوائد: 9 / 204.
2 . الرياض النضرة فى مناقب العشرة المبشرة: 2 / 183 و منابع ديگر.
3 . الطبقات الكبرى: 8 / 12.