اعتراف به حقيقت

اعتراف به حقيقت
نويسنده در ادامه، وقتى خود را ناچار به اعتراف به اين حقيقت كه على عليه السلام نخستين مسلمان است مى بيند، در صفحه 30 كتاب المرتضى مى نويسد:
«اين مسأله اى است كه قرائن و طبيعت اشيا بر آن دلالت مى كند; زيرا على رضى الله عنه در آغوش پيامبر خدا صلى الله عليه وآله و در خانه نبوت كه دعوت به اسلام و ابلاغ رسالت الهى به تمام مردم را در خود جاى داده بود، رشد يافته است.
بنابراين، با فرض عدم وجود مانع بازدارنده يا انحراف شخصيتى، كه البته على عليه السلام از آن مبرّاست، تأثير پذيرفتن از اين محيط، امرى طبيعى است».
بنابراين، طبق سخن نويسنده كتاب المرتضى اسلام اميرمؤمنان حضرت على عليه السلام، نتيجه وجود اين محيط بوده و تأثير پذيرفتن او از اين فضا، امرى طبيعى است; پس فضيلت اين اسلام آوردن از آنِ محيطى است كه بر على عليه السلام تأثيرگذار بوده و او را به اين امر واداشته است…!!
البته عبارات بعدى او نيز گواه اين معناست. او در ادامه مى نويسد:
«برخى از پژوهش گران به اين شكل ميان روايات وارده درباره نخستين مسلمان جمع نموده اند كه نخستين زن از ميان زنان مسلمان و همسران پيامبر صلى الله عليه وآله كه اسلام آورد، ام المومنين خديجه بوده و نخستين مرد بالغى كه آگاهانه اسلام آورد، ابوبكر صديق بوده و اوّلين كسى كه در ميان كودكان و جوانان اسلام آورد، على بن ابى طالب بوده است. البته مورد نخست به قاعده نزديك تر است والله اعلم.»
بنابراين ديدگاه، اسلام آوردن حضرت على عليه السلام، اسلامى متأثر از محيط بوده است، نه اسلامى كه ثمره بلوغ و كمال باشد!!
با توجه به اين ديدگاهِ نويسنده اين پرسش ها مطرح اند:
اگر اسلام اميرمؤمنان حضرت على عليه السلام، متأثر از محيط و به دور از آگاهى و بلوغ بوده است، نظر شما درباره احاديثى كه پيش تر به آن ها اشاره شد چيست؟
نظر شما درباره سخنان صحابه و بزرگان تابعين و پيشوايان دينى شما كه اين امر را از فضايل ويژه اميرمؤمنان حضرت على عليه السلام دانسته اند و به همين دليل بسيارى او را بر ديگران برترى داده اند چيست؟
با سخنى كه از خود اميرالمؤمنين عليه السلام در افتخار به اين فضيلت بر ديگر مؤمنان وارد شده چه مى كنيد؟ اين روايت در كتاب ها مشهور است. البته ما به جهت اختصار به ذكر آن نپرداختيم.