آيا اميرالمؤمنين عليه السلام با ابوبكر بيعت كرد؟
اين ديدگاه را با چند پرسش مطرح مى كنيم:
آيا على عليه السلام با ابوبكر بيعت كرد؟
بيعت او چگونه بود؟
چه زمانى بيعت كرد؟
برخى از دانشمندان اهل تحقيق گفته اند: على عليه السلام حتى به اجبار و اكراه نيز با ابوبكر بيعت نكرده است. بنابراين، مباحث مربوط به كيفيت و زمان بيعت آن حضرت، بر مبناى بيعت كردن او مطرح مى شود.
درباره چگونگى بيعت امير مؤمنان على عليه السلام بايد گفت: چندين تن از دانشمندان سرشناس اهل سنّت هم چون ابن قتيبه و ديگران روايت كرده اند كه بيعت اميرمؤمنان على عليه السلام پس از تهديد شدن به مرگ و در حالى صورت گرفته كه شمشير بر فراز سر آن حضرت بوده است…
درباره زمان اين بيعت، بخارى روايت كرده است كه پس از صدّيقه طاهره عليها السلام انجام پذيرفته است. او مى گويد:
«ابوبكر از انجام خواسته فاطمه سرباز زد و چيزى از آن را به او نداد. به همين دليل فاطمه بر او خشم گرفت و از او دورى گزيد و با وى سخن نگفت تا آن كه درگذشت.
او شش ماه پس از پيامبر صلى الله عليه وآله، در قيد حيات بود. هنگامى كه او درگذشت، همسرش على او را شبانه دفن كرد و بى آن كه ابوبكر را آگاه كند، خود بر او نماز گزارد.
على در زمان حيات فاطمه در ميان مردم وجاهت داشت، اما پس از درگذشت او، از مردم كناره گرفت. در اين زمان بود كه درخواست كرد كه با ابوبكر مصالحه و بيعت كند و اين در شرايطى بود كه او در چند ماه گذشته چنين كارى را انجام نداده بود.
در پى اين درخواست، كسى را به سوى ابوبكر فرستاد و به او پيام داد كه به نزد او برود و كسى را نيز با خود همراه نسازد، چرا كه از حضور عمر، كراهت داشت و ناخشنود بود…».1
بنابراين روايت، حضرت فاطمه عليها السلام، با ابوبكر بيعت نكرد و درگذشت، اميرمؤمنان على عليه السلام نيز پس از شهادت حضرت فاطمه عليها السلام بيعت كرد. و اين زمانى بود كه على عليه السلام پس از وفات حضرت فاطمه عليها السلام از مردم كناره گرفت.
معناى اين عبارت آن است كه او مجبور شد بيعت نمايد.
بنابراين، اگر بپذيريم كه حضرت على عليه السلام بيعت كرده است، بايد بدانيم كه اين مسأله پس از وفات فاطمه عليها السلام و از روى اجبار و كراهت بوده است و اگر فاطمه عليها السلام سال هاى ديگر نيز در قيد حيات مى بود، حضرت على عليه السلام بيعت نمى كرد; زيرا او خود خليفه بلافصل پس از پيامبر خدا صلى الله عليه وآله بود.
اين حقيقت با دلايل عقلى و نقلى، در كتاب هاى مستقل و مفصل به اثبات رسيده است.
1 . صحيح بخارى، كتاب المغازى، باب غزوة خيبر: 5 / 252.