به روايت حاكم نيشابورى
حاكم نيشابورى نيز اين روايت را با سند ذيل اين گونه نقل كرده است:
جعفر بن محمد بن نصير خلد از موسى بن هارون، از قتيبة بن سعيد، از حاتم بن اسماعيل، از بكير بن مسمار، از عامر بن سعد، از پدرش سعد نقل مى كند:
زمانى كه آيه (نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ)1 نازل شد; رسول خدا صلى الله عليه وآله على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام را فرا خواند و عرضه داشت:
اللهمّ هؤلاء أهلي;
خدايا! اينان اهل من هستند.
حاكم نيشابورى در ادامه مى نويسد:
اين روايت طبق شروط صحت حديث در نزد بخارى و مسلم حديثى صحيح است، اما آنان اين حديث را نقل نكرده اند.2
ذهبى نيز در كتاب تلخيص المستدرك خود نظر حاكم نيشابورى را پذيرفته است.
ما در ادامه، روايتى را كه حاكم نيشابورى از جابر نقل كرده، خواهيم آورد.
حاكم اين حديث را از ابن عباس نيز روايت كرده است. وى در كتاب معرفة علوم الحديث مى گويد:
هفدهمين نوع علوم حديث، شناخت فرزندان صحابه است. هر كس اين نوع از علوم حديث را نشناسد در شناخت بسيارى از روايات به اشتباه مى افتد.
وى مى گويد: نخستين چيزى كه شناحت آن براى متخصص حديث در اين زمينه، لازم است، شناخت فرزندان سروَر انسان ها حضرت محمد مصطفى صلى الله عليه وآله و راويانى از اين خاندان است كه نقل روايت از آن ها صحيح و درست است.
در كوفه، از على بن عبدالرّحمان بن عيسى دهقان شنيدم كه مى گفت: حسين بن حكم حبرى، از حسن بن حسين عرنى، از حبّان بن على عنزى، از كلبى، از ابوصالح، از ابن عباس چنين نقل مى كند:
آيه: (قُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ…)3 بر پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نازل شد. منظور از «نفس پيامبر»، على عليه السلام، منظور از «نِساءَنا وَنِساءَكُمْ»، فاطمه عليها السلام و منظور از «أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ» حسن و حسين عليهما السلام بوده و درخواست عذاب در حق دروغگويان درباره عاقب، سيد، عبدالمسيح و ياران آن ها بوده است.4
1 . سوره آل عمران: آيه 61.
2 . المستدرك على الصحيحين: 3 / 150.
3 . سوره آل عمران: آيه 61.
4 . معرفة علوم الحديث: 49 و 50.