ابن سعد و حديث مباهله
محمّد بن سعد در كتاب الطبقات الكبرى تحت عنوان «هيئت نجران» آورده است:
رسول خدا صلى الله عليه وآله پيامى كتبى براى مسيحيان نجران فرستاد. در پى اين پيام، هيئتى چهارده نفره از بزرگان آن ها، از جمله عاقب; همان عبدالمسيح، به نزد پيامبر آمدند.
پيامبر صلى الله عليه وآله، آنان را به اسلام دعوت كرد، ولى آن ها نپذيرفتند. در اين ديدار كه دو طرف، دلايل و براهين زيادى در دفاع از خود ارائه كردند; پيامبر خدا صلى الله عليه وآله ضمن آشنا نمودن آن ها به تعاليم و آموزه هاى قرآن فرمود:
إن أنكرتم ما أقول لكم فهلّم اُباهلكم;
اگر گفته هاى مرا باور نداريد بياييد با شما مباهله كنم.
آن ها اين پيشنهاد را پذيرفتند و رفتند.
عبدالمسيح به همراه دو تن از شخصيت هاى بانفوذ نجران به نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله آمد و گفت: ما تصميم گرفته ايم مباهله نكنيم و به حكم شما در پرداخت آن چه دوست دارى گردن نهيم. صلح مى كنيم و جزيه مى پردازيم.
پيامبر صلى الله عليه وآله نيز با اين شرايط كه… صلح را پذيرفت و در حضور شاهدانى چون ابوسفيان بن حرب، اقرع بن حابس و مغيرة بن شعبه صلح نامه را تنظيم كرد.
با اين تصميم، مسيحيان به نجران بازگشتند و طولى نكشيد كه سيّد و عاقب نزد پيامبر بازگشتند و اسلام آوردند. پيامبر آن دو را در خانه ابوايّوب انصارى سكونت دادند.
نجرانى ها نيز تا زمان وفات پيامبر صلى الله عليه وآله به مفاد صلح نامه عمل مى كردند… .1
1 . الطبقات الكبرى: 1 / 357 و 358.