ردّ ديدگاه ابن روزبهان
درست است كه نصرت و يارى يكى از معانى ولايت است، هم چنان كه در كتاب هاى لغت نيز آمده است، اما رواياتى كه در اين مورد رسيده بيانگر اين است كه در اين جا مراد از ولايت، نصرت و يارى نيست.
به نمونه اى از اين روايات كه در تفسير فخر رازى، تفسير ثعلبى و ديگر كتاب ها آمده توجّه كنيد:
«أنَّ النّبىّ لمّا علم بأنّ علياً تصدّق بخاتمه للسّائل تضرّع إلى اللّه وقال: اللهم إنّ أخي موسى سألك قال: (ربّ اشرح لى صدرى ويسّرلى أمرى واحلل عقدةً من لسانى يفقهوا قولى واجعل لى وزيراً من أهلى هارون أخى اشدُد به أزرى وأشركه في أمري كي نسبّحك كثيراً ونذكرك كثيراً انك كنت بنا بصيراً).
فأوحيت إليه: (قد اُوتيت سُؤلك يا موسى)(1).
اللهم وإنّى عبدك ونبيّك فاشرح لي صدري ويسّرلي أمري واجعل لي وزيراً من أهلي عليّاً اُشدد به ظهرى . . ..
قال ابوذر: فواللّه، ما استتمّ رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله الكلمة حتّى هبط عليه الأمين جبرائيل بهذه الآية: (إنّما وليكم اللّه ورسوله . . .) إلى آخر الآية»(2)
«وقتى پيامبر فهميد كه على انگشتر خود را به فقير داده، دست به دعا برداشت و با تضرّع به درگاه خداوند چنين عرضه داشت: «پروردگارا! برادرم موسى از تو درخواست نمود و گفت: (خداوندا! سينه ام را گشاده و پرتحمّل كن و كارم را آسان نما و گره را از زبانم بگشا تا سخن مرا بفهمند، و براى من از خانواده ام وزيرى قرار ده، هارون برادرم را؛ پشت مرا به او محكم كن و او را در امر من شريك گردان تا تو را بسيار تسبيح كنيم و بسيار به ياد تو باشيم، همانا تو به ما بينا هستى).
پس تو به او وحى كردى: (اى موسى! آن چه را مى خواستى قطعاً به تو داده شد).
پروردگارا، من هم بنده و پيامبر تو هستم، پس سينه ام را گشاده و پرتحمّل كن و كار مرا آسان نما و براى من از خانواده ام وزيرى قرار ده، على را، و به وسيله او پشت مرا محكم كن . . ..
ابوذر گويد: به خدا سوگند! هنوز دعاى پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله(3)تمام نشده بود كه جبرئيل امين نازل شد و اين آيه را آورد:
(تنها ولى شما خداست و پيامبرش . . ) تا پايان آيه».
آيا هيچ انسان عاقل و فهميده اى، كه كمترين توجّه به لغت و روش قرآن و آن چه از پيامبر صلى اللّه عليه وآله وارد شده داشته باشد، مى پذيرد كه ولايت در اين آيه، با اين قرائن، به معناى نصرت و يارى باشد؟
آيا عقل انسان چنين كارى را مى پذيرد كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به درگاه خداوند تضرّع و زارى كند تا خداوند به مردم اعلام كند كه على ياور شماست؟!
پيامبر صلى اللّه عليه وآله با چنين حالى و در چنين حالتى دست به دعا برداشته است تا خواسته او آن باشد كه خداوند آيه اى را نازل كند و به مردم بفهماند كه على عليه السلام ياور مؤمنان است؟
آيا كسى شك داشته كه على عليه السلام ياور مؤمنين است تا پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله ناگزير شود كه دست به دعا بردارد و اين گونه به راز و نياز بپردازد، و پيش از آن كه دعاى حضرتش تمام شود، اين آيه نازل شود:
(انما وليكم اللّه ورسوله والذين آمنوا . . )
«تنها ناصر و ياور شما خدا و رسول او و مؤمنين هستند، . . .».
با وجود اين همه قرائن و شواهد، آيا صحيح است كه بگوييم: منظور از (وليّكم) ناصر و ياور است؟
(1) سوره طه: 25 ـ 36.
(2) تفسير فخر رازى، 11 / 25. تفسير ثعلبى.
(3) على رغم اين كه در منابع اهل سنّت درود و صلوات پس از نام مبارك پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به صورت ناقص (ابتر) آمده است، ما طبق فرمايش حضرتش، درود و صلوات را به صورت كامل آورده ايم.