تكذيب حديث
بعد از ابطال چهار طريق گذشته، تنها راهى كه براى بى اعتبار نمودن «حديث ثقلين» باقى مانده است، طريق شيخ الاسلام!! اهل سنّت، جناب ابن تيميّه است.
ابن تيميّه مى گويد: اين حديث (حديث ثقلين) دروغ است!(1)
چه راه آسان و خوبى!
چرا اهل تسنّن از اين راه با همه سهولتى كه دارد غافل بوده اند؟
چرا با وجود چنين راهى، خود را در ايجاد تحريف در اين حديث به زحمت انداخته اند تا موجبات بدنامى و خيانت را براى خودشان فراهم كنند؟
چرا «حديث ثقلين» را طرف معارضه با عبارتى موهوم و ساختگى به نام «حديث اقتدا به شيخين» قرار داده اند؟
چرا ابن جوزى خود را در تضعيف رجال سند «حديث ثقلين» به زحمت مى اندازد تا بزرگان طائفه او را ردّ كرده و تخطئه كنند؟
پس بهترين راه آن است كه حديث ثقلين را تصديق نكنند و ادّعا شود كه سند معتبرى براى گفتار پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله نيست، آن جا كه فرمود:
… وعترتي أهل بيتي ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا.
… و خاندان و اهل بيتم، مادامى كه به آن دو تمسّك كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد.
چرا شيعه اين قدر بر اين حديث پافشارى دارد و امامت امير مؤمنان على عليه السلام را به واسطه آن اثبات مى كند؟
آرى، شيوه ابن تيميّه يا همان شيخ الاسلام آنان! همواره در قبال احاديث امامت اميرالمؤمنين عليه السلام و مناقب و فضايل اهل بيت عليهم السلام اين گونه بوده و ميان ابن تيميّه و امثال او، و ميان اهل بيت پيامبر عليهم السلام خداوند متعال خوب داورى است، و او بهترين داوران است.
(1) منهاج السنّة النبويّه: 7 / 319.