دو نكته مهم
از اين نقل قولِ آشكار دو نكته مى توان استفاده نمود:
نخست آن كه خلافت عمر پس از ابوبكر نه به سخنى صريح و آشكار از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله، نه به شورا و نه به انتخاب مردم بوده است; بلكه به انتخاب ابوبكر بوده; از اين رو مردم به اين كار ابوبكر اعتراض كرده اند.
دوم آن كه بنا بر نكته نخست، خلافت عمر به سخن صريح و آشكار رسول خدا و شوراى مسلمانان نبوده است; بلكه فقط ابوبكر مدّعى افضليت عمر بوده و گفته است كه به خدا مى گويم: خدايا! من بهترين آفريدگان تو را به اميرى نصب كردم.
بدين ترتيب ابوبكر افضليت را راه اثبات خلافت دانسته است. بنا بر اين در اين گفته واضح و روشن كه ملاحظه نموديد، نه تنها هيچ اشاره اى بر وجود شورا نشده; بلكه مخالفت مردم و اعتراض آنان را بر كارى كه ابوبكر انجام داده نيز به همراه دارد.
اين مطلب به طور صريح در المصنّف ابن ابى شيبه، الطبقات الكبرى و منابع ديگر نيز آمده است.1
البته در برخى از اين مصادر به جاى كلمه «مردم» عبارت «گروهى از مهاجران» آمده است.
1 . المصنّف: 7 / 485، الطبقات الكبرى: 3 / 199 و 274، تاريخ طبرى: 2 / 617 ـ 621، الرياض النضره: 1 / 223، الفائق في غريب الحديث: 1 / 89 .