3 . حديث نزول دهر و سبط ابن جوزى
سبط ابن جوزى پس از نقل اين حديث مى گويد:
اگر به من بگويند: اين حديث را جدّت در كتاب الموضوعات در شمار احاديث جعلى آورده و گفته است: ابن ناصر آن را روايت كرده است… .
سپس جدّت در ادامه مى گويد: «خداوند اين دو فصيح سخن آور (على و فاطمه عليهما السلام) را از سرودن چنين اشعار1 سست و ضعيفى، منزّه داشته و آن ها را از منع كودكانشان از غذا خوردن، پاك گردانيده است. هم چنين در اسناد اين حديث اصبغ بن نباته وجود دارد كه متروك الحديث است».
در پاسخ سخن جدّم كه مى گويد: «خداوند اين دو فصيح سخن آور را از چنين شعر سست و ضعيفى، منزّه داشته»، مى گويم: اين اشعار بر اساس شيوه اعراب در رجز است، همانند اين كه گفته اند:
والله، لولا الله ما اهتدينا;
به خدا سوگند، اگر خدا نبود ما هدايت نمى يافتيم.
البته پيامبر صلى الله عليه وآله اين شيوه را به كار برده است.
در پاسخ جدّم درباره اصبغ ابن نباته نيز بايد بگويم كه ما اين حديث را از ابن نباته روايت نكرده ايم و در اِسناد حديث ما، نامى از او ذكر نشده است، تنها ايرادى كه از ابن نباته گرفته اند اين است كه راويان، عبارتى را به حديث مذكور افزوده اند و آن، اين كه رسول خدا صلى الله عليه وآله در پايان آن فرمود:
اللهمّ أنزل على آل محمّد كما أنزلت على مريم بنت عمران;
خدايا بر خاندان محمّد نازل كن همان گونه كه بر مريم بنت عمران نازل كردى.
ناگاه ظرفى جوشان و پر از آبگوشت كه با جواهر تزيين شده بود فرود آمد. وى سخنانى از اين قبيل را ذكر كرده است.
از سخن و انكار جدّم در شگفتم; چرا كه او در كتاب المنتخب مى نويسد:
اى دانشمندان دين! مى دانيد چرا فاطمه و على عليهما السلام چنين ايثار كردند و دو فرزند خود را در حال گرسنگى واگذاشتند؟! آيا چنين مى پنداريد كه سرّ اين مسأله بر آن ها پوشيده بود؟
نه، آن ها از نيروى صبر اين دو كودك باخبر بودند و مى دانستند كه آن ها دو شاخه شجره طوبى در نزد پروردگار و پاره اى از جمله: «فاطمه پاره تن من است» هستند. آرى، جوجه اردك نيز به سان پدر و مادرش شنا كردن را نيك مى داند.2
1 . اشاره به اشعارى است كه در بعضى از نقل هاى حديث نزول دهر بين اميرالمؤمنين و حضرت زهرا سلام الله عليها رد و بدل شده است.
2 . تذكرة الخواص من الأمة: 315 ـ 316.