سند حديث نزول سوره دهر و ديدگاه ابن حجر عسقلانى
اينك با نگاهى به سخن ابن حجر عسقلانى در تخريج الكشاف، براى بار دوم به سخنان مطرح شده درباره سند اين حديث برمى گرديم.
حافظ ابن حجر عسقلانى مى گويد:
«ثعلبى اين حديث را از طريق قاسم بن بهرام، از ليث بن ابوسليم، از مجاهد، از ابن عبّاس; و هم چنين از طريق كلبى، از ابوصالح، از ابن عبّاس، نقل كرده است».
همان گونه كه گذشت ثعلبى اين حديث را به سندهاى مختلف در تفسيرش آورده است. ثعلبى در تفسير خود چنين مى نگارد:
«اين سوره درباره على بن ابى طالب، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام نازل شد. داستان آن را شيخ ابومحمّد حسن بن احمد بن محمّد بن على شيبانى عدل ـ در ماه صفر سال 387 به صورت قرائت ـ براى ما روايت كرد و گفت: ابوحامد احمد بن محمّد بن حسن بن شرقى، از ابومحمّد عبدالله بن محمّد بن عبدالوهّاب خوارزمى ـ پسر عمر بن احنف ـ1 در سال 258، از احمد بن حمّاد مروزى نقل كرد كه: محبوب بن حميد قصرى2 ـ در جواب روح بن عباده كه درباره اين حديث از او پرسيد، گفت: قاسم بن بهرام، از ليث، از مجاهد، از ابن عبّاس براى ما روايت كرد كه… .
هم چنين عبدالله بن حامد، از ابومحمّد احمد بن عبدالله مزنى، از ابوالحسن محمّد بن احمد بن سهيل، از على بن مهران باهلى ـ در بصره ـ از ابومسعود عبدالرحمان بن فهر بن هلال براى ما روايت كرد كه قاسم بن يحيى غنوى، از محمّد بن سائب، از ابوصالح، از ابن عبّاس براى من نقل كرد كه… .
ابوالحسن بن مهران مى گويد: محمّد بن زكرياى بصرى، از شعيب بن واقد مزنى، از قاسم بن مهران، از ليث، از مجاهد از ابن عبّاس براى من روايت كرد كه…».3
گفتنى است كه حافظ ابوموسى مدينى اين حديث را با دو سند از قول: «عبدالله بن محمّد بن عبدالوهّاب خوارزمى، با سند مذكور از قاسم، از ليث، از مجاهد، از ابن عبّاس…» نقل كرده است.
حافظ ابن اثير نيز آن را از ابوموسى… روايت كرده است.4
حافظ سبط ابن جوزى نيز از طريق حافظ بغوى، اين حديث را از ثعلبى، از عبدالله بن حامد، با سند پيشين از ابن عبّاس روايت كرده است.5
1 . در اسد الغابة آمده است: «پسر عموى احنف».
2 . در اسد الغابة آمده است: «بصرى».
3 . الكشف والبيان فى تفسير القرآن: نسخه خطى.
4 . أسد الغابة: 5 / 530.
5 . تذكرة الخواص من الأمة: 313.