بررسى سند حديث
به نظر ما كسانى كه «مهدى» را از فرزندان امام «حسن عليه السلام» مى دانند، حديث مذكور را به عنوان تنها دليل خود براى اثبات اين ادّعا مطرح مى كنند، در اين صورت تأمّل در سند، لفظ و مفهوم اين حديث، اجتناب ناپذير مى نمايد.
در مورد سند اين حديث بايد گفت: در سنن ابوداوود اين گونه آمده است:
قال أبو داود: حدّثت عن هارون بن المغيرة، قال: حدّثنا عمرو بن أبي قيس، عن شعيب بن خالد، عن أبي إسحاق، قال: قال علي عليه السّلام… تمّ ذكر قصّة «يملأ الأرض عدلاً»؛1
ابوداوود مى گويد: براى من نقل شده است كه هارون بن مغيره، از عمرو بن ابوقيس، از شعيب بن خالد، از ابواسحاق چنين روايت نمود كه على عليه السلام گفت… آن گاه آن حكايت را كه «زمين را از عدل و داد پر مى كند» ذكر نمود.
براى سست بودن اين حديث، قسمت آغازين و پايانى سند آن كافى است، چرا كه ابوداوود مى نويسد: «از هارون بن مغيره، براى من روايت شد»، حال بايد پرسيد: چه كسى اين حديث را براى ابوداوود نقل نموده است؟
در پايان سند نيز نام ابواسحاق سبيعى ديده مى شود كه در دوران زندگى خود تنها يك بار على عليه السلام را ديده و در آن يك بار نيز سخنى ميان آن ها رد و بدل نشده بود. از اين رو ترديدى نيست كه ابواسحاق اين روايت را از فرد ديگرى شنيده است، اما در متن حديث، نام و نشان اين فرد وجود ندارد.
افزون بر اين در حاشيه جامع الأصول از حافظ منذرى چنين نقل شده است:
منذرى مى گويد: اين حديث، منقطع2 است، زيرا ابواسحاق تنها يك بار على عليه السلام را ديده و در آن يك بار هم با او سخن نگفته بود، هم چنين ابوداوود در آغاز اين حديث مى گويد: «از هارون بن مغيره، براى من روايت شد».
در حاشيه المشكاة نيز آمده است: اِسناد اين حديث، ضعيف است.
1 . صحيح ابى داوود: 2 / 208.
2 . به حديثى كه يكى از راويان در سلسله سند ذكر نشده باشد، منقطع گويند، ر.ك: دراية الحديث: 113.