چرا شهادت شهود پذيرفته نشد؟
اگر ابوبكر نمى دانست كه فاطمه عليها السلام مالك فدك است، آيا نمى بايست شهادت شهود را مى پذيرفت؟
هر چند به اتّفاق همه، در اين شرايط، خواستن شاهد خلاف قاعده عرفى، فقهى و حقوقى «يد» است; امّا با فرض اين كه او بتواند شاهد بخواهد، تاريخ گواه است كه امير مؤمنان على عليه السلام بر مالكيّت فاطمه عليها السلام شهادت داده است; پس چرا نبايد شهادت او پذيرفته شود؟
در كتب اهل سنّت براى دفاع از ابوبكر در اين مسئله گفته اند:
«لعلّه كان من اجتهاده عدم قبول الشاهد الواحد، وإن كان يعلم بصدق هذا الشاهد»
«شايد از اجتهاد ابوبكر اين بوده است كه شهادت يك شاهدِ تنها را نپذيرد، گرچه علم به راستگويى اين شاهد داشته باشد»(1).
امّا مى بينيم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله در ماجراى «خزيمه ذو الشهادتَين»، شهادت يك شاهدِ تنها را پذيرفته است و اين مطلب در كتاب هاى شيعه و سنّى آمده است(2).
افزون بر اين، در روايتى آمده است كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله در قضيّه اى كه تنها شاهد آن، عبداللّه بن عمر بوده است، شهادت او را پذيرفته است. اين روايت در صحيح بُخارى نقل شده است.
ابن اثير در جامع الأُصول مى گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله به گواهى شاهدِ تنها ـ كه عبداللّه بن عمر بود ـ ، قضاوت كرده است(3).
آيا در نظر ابوبكر، على عليه السلام از عبداللّه بن عمر كمتر است؟
(1) شرح المواقف: 8 / 356.
(2) الكافى: 7 / 401 باب النوادر، من لا يحضره الفقيه: 3 / 108، المجموع: 20 / 223، المبسوط: 16 / 114.
(3) جامع الأُصول: 10 / 557.